نقد شکست ناپذیر،نامه عاشقانه کرکمن به اسپایدرمن؟

“شکست ناپذیر” ساخته جدید سرویس استریم آمازون که براساس یکی از کمیک های رابرت کرکمن ساخته شده است.تبدیل به یک اثر مشابه the boys و یکی از آثاری که در موج خلق “ابرقهرمان های مشکل دار ” به وجود آمده است میباشد.با ویولت گیمرز همراه باشید.

در درمورد شروع داستان میشه گفت داستان از اوپنینگ خوبی بهره میبرد شروع به معرفی کردن شخصیت های ابرقهرمانی خودش که با الهام گیری از شخصیت های محبوب Marvel/Dc خلق شدند میکند.معرفی شخصیت هایش به سبک داستان های کلیشه ای ابرقهرمانی است”رئیس جمهور در خطره ابرقهرمان ها برای نجات میان” ولی داستان از همون شروعش نشان میدهد این شخصیت ها برخلاف شخصیت های بی نقص Marvel/Dc ضعف های شخصیتی را دارا میباشند ضعف شخصیتی نه به معنای ضعف شخصیت پردازی بلکه مشکلی که به واسطه ابرقهرمان بودنشان پیش آمده است.

داستان از پلات مشابه ای بعضا کلیشه ای بهره میبرد “نوجوانی که یکدفعه ای به قدرت شگفت انگیزی دست پیدا میکنه و باید بفهمه چطوری از این قدرت استفاده که و این مسئولیت به دوش بکشه” بله این پلات داستانی “پیتر پارکر/مردعنکبوتی” هستش در اینجا رابرت کرکمن دست به خلق اسپایدرمن خودش زده است،ولی دور از فضای روشن کمیک های مارول و دیسی درواقع میشه گفت بزرگسالانه بودن این سریال دست نویسنده هارو برای ساختار شکنی، برای خرج خلاقیت باز گذاشته است.

مارک گریسون پسر اومنی من قوی ترین ابرقهرمان کره ی زمین (که براساس سوپرمن دیسی خلق شده) در 18 سالگی به قدرت هایی که پدرش دارد دست پیدا میکند و حالا نوبت به او است که پا به خیابان ها با کاستوم ابرقرمانی خودش بگذارد و شروع به مبارزه با جرم جنایت کند.درمورد مارک گریسون میشه گفت این اسپایدرمنه رابرت کرکمن درست مثل پیتر پارکر به دنبال نجات مردم بدون هیچ بهونه ای است درست مثل پیتر پارکر یک جوان که تازه به قدرت هایش دست پیدا کرده است میباشد و درست مثل پیتر پارکر به مشکل عدم برقراری زندگی ابرقهرمانی خود با زندگی عاشقانه/شخصی خود برخورد میکند،بله درست خوندید رابرت کرکمن همان کاری که استن الی با مخلوقش کرد را انجام داده است با دادن یک معشوقه دست به چالش کشیدن شخصیت خودش (بخوانید پیتر پارکر خودش) کرده است.

خوشبختانه عشق زیاد رابرت کرکمن به پیتر پارکر باعث تبدیل شدن “شکست ناپذیر” به یک کلون اسپایدرمن نشده بلکه برعکس نویسنده ها به خوبی مرز بین الهام و کپی کردن را حفظ کردند و “شکست ناپذیر” تبدیل به چیزی میشه اگه اسپایدرمن در قالب کمیک های مارول روایت نمیشد میبود.

داستان از یک داستان کلیشه ای ابرقهرمانی که درمورد تبدیل شدن به یک ابرقهرمان نام دار در دنیای که بچه ها با شنیدن قصه های آنها میخوابند تبدیل به یک نسخه از the boys میشود.این پیشرفت را میشه در خونین تر شدن لوگو سریال اپیزود به اپیزود دید.

در قسمت اول شروع به معرفی دنیای داستان و مارک گریسون میکند و در 5 دقیقه اپیزود آخر “شکست ناپذیر” به طرز DOOM وارانه دست به سلاخی کردن کلیشه های ابرقهرمانی میکند واسه درگیر شدن،افتادن در عشق با این اثر فقط اون 5 دقیقه آخر کافی میباشد.

یکی از نکات جالب این اثر استفاده درست از کلیشه های ابرقهرمانی میباشد برای مثال در دنیای داستان یک خیاطی وجود دارد که کاستوم های ابرقهرمان هارو درست میکند ولی این کلیشه(ها) به هیچ وجه عذاب آور نمیشوند.

به اکشن سریال میرسیم درمورد اکشن این اثر میشه گفت یکی از بهترین هارو دارا میباشد،ترکیب پخش آهنگ در پس زمینه و تغیر زاویه های دوربین و کوبوندن خون در چشمان مخاطب تکه تکه کردن اعضای بدن یادآور اکشن دیوانه وار “حمله به تایتان ها” میباشد.

درمورد شخصیت پردازی میشه گفت 10/10 تک تک ابرقهرمان ها به الهام گیری (بهتره بگیم بر اساسشون) از شخصیت های Marvel/Dc خلق شدن.ولی همشون به سبک “مردعنکبوتی” یک مشکل دارن،یک ایراد اخلاقی، همشون بین ابرقهرمان بودن و نبودن اینور و اونور میشن شخصیت ها به شدت قابل لمس هستند.

ولی متاسفانه invincible کمی در روایت داستان پیچیده به مشکل میخورد داستان فصل اول و اوریجین اومنی من قابل حدس بود.داستان سعی کرده است هم شخصیت های پیچیده خلق کند و هم داستانی پیچیده روایت کند هرچقدر موفق به خلق شخصیت های پیچیده شده در خلق داستان پیچیده عاجز مانده است.