بررسی فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness
2016 به معنای واقعی، سال جدال DC ،marvel و fox با یکدیگر بود. هریک از آنها در پی این بودند که برتری خود را به دیگری ثابت کنند. Sucied Squad و Batman v Superman: Dawn of Justice نتوانستند انتظار اکثریت را برآورده کنند. وضعیت فاکس اما بهتر بود. Dead Pool اثر به مراتب بهتر و مفرح تری نسبت به X-Men: Apocalypse بود. اما، به شخصه معتقدم که برنده اصلی آن سال، مارول بود. مارولی که با Civil War و Doctor Strange در سطح بالاتری نسبت به دو رقیب خود در آن سال قرار داشت.
به خصوص Doctor Strange. ورود بندیکت کامبربچ به MCU یکی از بهترین اتفاقاتی بود که می توانست برای مارول رخ دهد. Doctor Strange تا حد زیادی حس Guardians of the Galaxy را به من القا می کرد. یک حال و هوای نسبتا متفاوت که اگرچه بی نقص نبود، اما دوست داشتنی ، شاداب و نسبتا خلاقانه بود.
متاسفانه فاز چهارم مارول، حکم سقوطی خطرناک را برای این دنیای سینمایی پولساز و پرطرفدار داشت. کیفیت آثار خوب MCU به طور میانگین افت کرده بود. از طرفی وضعیت برای DC به لطف سافت ریبوت Sucied Squad و The Batman به مراتب بهتر بود. بدون شک یکی از امیدواری های بزرگ طرفداران مارول، Doctor Strange in the Multiverse of Madness بود. آن هم نه فقط به خاطر ایفای نقش کاریزماتیک کامبربچ، بلکه در اصل به خاطر کارگردان بزرگی که پشت این اثر قرار داشت. به هر حال سم ریمی با دو قسمت آغازین سه گانه مرد عنکبوتی، نقش به سزایی را در سرزبان انداختن ژانر ابرقهرمانی ایفا کرد.
قبل از شروع بررسی فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness باید بدانید که این مقاله در بخش هایی از خود دارای اسپویل های داستانی است. لذا کسانی که تا کنون فیلم را ندیده اند، در مطالعه این نقد و بررسی دقت کافی را به خرج دهند.
نقد سریال Loki | بهترین سریال MCU
تکه پازل های دردسرساز!
بی شک یکی از بزرگترین المان هایی که MCU وارد هنر هفتم کرد، مساله ای به نام جهان سینمایی بود. این که وقایع چندین فیلم در یک دنیای واحد رقم بخورد و با یکدیگر زنجیر وار مرتبط باشند، در نگاه اول جالب توجه است. اما مشکل جایی شروع می شود که افراد تازه کار بخواهند وارد جهان سینمایی مارول شوند. این دنیا حکم پازل بزرگی را دارد که فهم بخش بزرگی از داستان آن، بدون قراردادن تکه های دیگرش ممکن نیست. همین موضوع در مورد Doctor Strange صدق می کند. Multiverse of Madness بیشتر از آنکه ادامه قسمت اول خود باشد، حکم اپیزودی دو ساعته و متناقض را برای سریال واندا ویژن دارد. ساخته جدید سم ریمی درواقع حکم تکامل قوس شخصیتی شخصیت واندا را دارد.
اگرچه ایفای نقش الیزابت اولسن یکی از بزرگترین برگ های برنده Multiverse of Madness به شمار می رود، اما شتابزدگی موجود در فیلمنامه و عدم یک تعادل درست و منطقی در دو وجه مادرانه و شرور او غیر قابل چشم پوشی است. از نادیده گرفتن نقش ویژن و حتی عدم اشاره به او در طول فیلم گرفته تا تحول شخصیتی ناگهانی و عجولانه او در اواخر فیلم که حسابی توی ذوق می زند همگی مواردی آزاردهنده هستند. یکی از مهمترین علل این تناقضات رفتاری در شخصیت اسکارلت ویچ خود سم ریمی است. او در مصاحبه ای اعلام کرده بود که اصلا سریال واندا ویژن را تماشا نکرده است!
از سوی دیگر، هرچقدر الیزابت اولسن و بندیکت کامبربچ بازی قدرتمندی را از خود به نمایش می گذارند، سوچی گومز نا امید کننده ظاهر می شود. جدا از اکت نه چندان جالبش، America Chavez این فیلم نه پیشینه جذابی دارد و نه نقش آنچنان مهم. او در اغلب اوقات تنها یک پورتال بازکن است تا کار بقیه را راه بیاندازد، همین!
لکه ی ننگی به نام ایلومیناتی!
یکی از بزرگترین و نابخشودنی ترین گناه ها در صنعت سینما، سو استفاده از حس ذوق و انتظار بینندگان به منظور درآوردن پول بیشتر هست. این عارضه می تواند به گونه های مختلفی خود را نمایان کند. چنین چیز اسفناکی را می توان در تک تک سکانس ها و بخش های مربوط به گروه ایلومیناتی یافت. ده دقیقه ملال آوری که نه تنها حذف کردنش، هیچ لطمه ای به روند داستانگویی Multiverse of Madness نمی زد که با نبودش، عملا بخش نسبتا زیادی از مشکلات این فیلم نیز رفع می شد!
ایلومیناتی موجود در Doctor Strange عملا نه آن هماهنگی انتقام جویان را دارند و نه حتی ذره ای به اندازه همتایان کمیکی شان قدرتمند ظاهر می شوند. آنها فقط و فقط برای نمایش بی رحمی و خباثت اسکارلت ویچ حضور دارند، نه بیشتر! تنها سود این ده دقیقه، بازی خوب جان کرازینسکی با اندکی چاشنی خشونت کمیاب در MCU بود. همین و بس!
تریلر جدید فیلم ترسناک Don’t Breathe 2 به تهیه کنندگی سم ریمی
امضای سم ریمی
یکی از بزرگترین انتقاداتی که همواره به دنیای سینمایی مارول می شود، دوری از ریسک پذیری است. اینگونه فیلم ها تا جایی که می توانند از فرمولی یکسان پیروی می کنند و کمتر از محدوده امن خود خارج می شوند. بنابراین، وقتی که سم ریمی به عنوان سکان دار کشتی Multiverse of Madness انتخاب شد، خیلی ها امیدوار بودند که با فیلمی با حال و هوایی متفاوت مواجه گردند. اما آیا واقعا اینگونه است؟
جواب یک بله نصفه و نیمه است. به طور کلی، Doctor Strange جدید به لطف کارگردانی قابل دفاع سم ریمی، فضایی پرتنش تر(نه لزوما ترسناک!) و خشن تری را نسبت به استاندارد های فعلی دیزنی دارد. از سوی دیگر، بهترین بخش های فیلم دقیقا همان جاهایی هستند که ما خلاقیت این مرد با استعداد را می بینیم. از نبرد موزیکال دکتر استرنج تا تماشای جهان های موازی و حتی ادای احترام به سری فیلم های مردگان شریر، همگی جذاب هستند و ارزش بیشتری را به تماشای Doctor Strange هدیه می دهند. فقط ای کاش که با فیلمنامه به مراتب قوی تری طرف بودیم تا تمام این بخش ها، بهتر دیده می شدند.
بازگشتی نه چندان شکوهمند
این که دقیقا چه عواملی باعث شدند تا Multiverse of Madness کمتر از انتظارات ظاهر شود، می تواند پاسخ های گوناگونی داشته باشد. از عوامل فنی مثل حذف بخش زیادی از این فیلم و یا عدم آزادی عمل کافی سم ریمی(آشنا نیست؟ درست حدس زدید! قسمت سوم مرد عنکبوتی!) تا فیلمنامه ای که بارها و بارها سلاخی شد. همگی این مشکلات لطمه زیادی به کیفیت این اثر زدند و آن را به یکی از ناامیدکننده ترین( نه لزوما ضعیف ترین) ساخته MCU تبدیل کردند.اما به شخصه و به عنوان جمع بندی بررسی فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness باید بگم:
Multiverse of Madness بیشتر از آنکه محصول سم ریمی باشد، فیلمی مارولی است که از قضا، در بخش هایی از آن می توان ردپایی از او پیدا کرد.
نظر شما دوستان ویولت گیمرزی در مورد این فیلم چه می باشد؟ خوشحال میشویم اگر نظر خود را با ما و دیگر دوستان ویولت گیمرزی به اشتراک بگذارید.