کمیک
داغ

معرفی کمیک Prince of Persia The Graphic Novel

سری بازی های Prince of Persia قدمت زیادی در تاریخ ویدیو گیم دارند. اما آیا می‌دانستید این سری بازی کمیک هایی نیز دارد؟ با معرفی کمیک Prince of Persia The Graphic Novel همراه ویولت گیمرز باشید. 

 

سری بازی های نامدار Prince of Persia یا شاهزاده پارسی از اولین نسخه‌ خود تاکنون یکی از موفق‌ترین سری اکشن ادونچر بودند. این بازی ها با دریافت نقد های مثبت و جوایز متعدد جای خود را در قلب طرفداران، مخصوصاً در ایران به خاطر نام و نگرششان باز کرده اند. هرکدام از بازی های این سری روایتی جذاب و شخصیت های ملموسی را در خود جای داده‌اند. که تلفیقشان با گیمپلی فوق‌العاده هیجان‌انگیز بازیکن را مستقیم به دل بازی می‌کشاند. ولی دلیل اصلی موفقیت این بازی ها برای محبوبیت بی‌ حد و مرزشان بعد از این همه‌ سال از عرضه آخرین نسخه آن چیست؟ 

Prince of Persia warrior within

سال 1987 بود که جوردن مچنر که خالق این سری جذاب می‌باشد. با همکاری استودیو Broderbund با نگاهی بر قصه‌های هزار و یک شب، کتابی معاصر در فرهنگ‌ نوین‌ اسلام که شخصیت های مطرحی همچون سند‌باد و علاالدین را در خود جای داده بود‌. رمان Raiders of the Lost Ark و ماجرا‌های رابین هود، طی دو سال اولین نسخه این سری را در سال 1989 طراحی و تولید کرد. که در آن سال بخاطر نوآوری خود در ساخت یک‌ گیمپلی‌ جدید و منحصر بفرد و داستانی جذاب، باعث شد طرفداران خاص خودش را پیدا کند. و حسابی معروفیت برای استودیو خریداری کند.

یوبی‌سافت؛ استودیو سازنده سری ریبوت

 پس از آن در سال 1993 Prince of Persia the shadow and flame، سال 1999 Prince of Persia 3D و درنهایت در سال 2003 شاهکار نمادین این سری، یعنی Prince of Persia: The Sands Of Time را که ریبوتی بر این سری و آغازگر آرک Prince of Persia: Harem Adventures بود، با همکاری کمپانی یو‌بی‌سافت تهیه و تولید کرد. هرکدام به نوبه خود کمک شایانی به ژانر بازی های اکشن‌ ادونچر و بهبود گیمپلی‌ های بعد خود کردند. سبک فضاسازی‌ روایی آنها که شامل فرهنگ کشور های عربی و همچنین مسلمان می‌شد، باعث دیده‌ شدن بیشتر این سری‌ بازی ها در این کشور ها گشت.

Prince of Persia The sands of time

داستان هرکدام از بازی‌ها به دوره ای خاص از تاریخ متمرکز بود. که با دریافت الگو‌ریتم های فانتزی و نمادینی که در این دوره‌ها روایت می‌شد. توانست الگویی جذاب برای خلق دنیای خود را در پیش‌ بگیرد. همچنین با گذشت زمان شخصیت ها و فضای این بازی ها بیشتر و بیشتر به سمت فرهنگ ایرانی متمایل شد. تا جایی که اسم کاراکتر ها، شهر ها و حتی سلاح های موجود در بازی‌ها نام و نشان‌ ایرانی‌تبار دریافت کردند. که تغییر به‌سزایی با توجه به منبع اقتباس خود داشت.

این سری بازی فراز و نشیب های زیادی در طول تاریخ خود داشته است.

در عین حال همراه با پیشرفت گرافیک و گیم‌ پلی، داستان‌های جاه‌طلبانه‌ تری را هم برای خود سر هم می‌کرد، که در برخی اوقات چندان جوابگو نبود. بازی Battles of Prince of Persia و ریمیک عنوان The Shadow and the Flame در سال 2013 ، که آخرین نسخه منتشر شده از این سری محسوب می‌شود. شکستی‌ همه‌جانبه از هر لحاظ در تاریخچه بازی‌های این سری به شمار می‌روند. و مثال بارز این جوابگو نبودن هستند.

بعد از کنار رفتن مچنر از کارگردانی و طراحی این‌ سری، در سال 2007 بود که تصمیم گرفت. رمان گرافیکی یا به اصطلاح کمیک بوکی برای این سری با طراحی خود و نویسندگی A.B. Sina که به عنوان نویسنده اصلی در تمامی بازی های این سری قبل از عنوان The two Thrones حضور داشت، بنویسد. و این رمان در سال 2008 تکمیل و عرضه شد. که ناخواسته پیش‌درآمدی برای عناوین The Fallen King و The Forgotten Sands هم بود.

این رمان گرافیکی در سبک‌ فانتزی-رومنس که برداشت مستقیم تری از هزار و یک شب‌ هم بود، موفق شد در جشنواره Roman’s Novel که جشنواره‌‌ ای معتبر برای تحکیم و تعمید انواع کتاب های داستانی می‌باشد، جایزه ‌Silver‌ Book را از آن خود کند؛ اما آیا این رمان گرافیکی به مانند خود بازی ها توانسته موفق‌ و مطرح ظاهر شود؟

نگاهی بر Prince of Persia: The Graphic Novel نوشته خالق این سری

در وهله اول، داستان این رمان کاملا اوریجینال است. و هیچ ربطی به بازی‌های قبل و بعد خود ندارد. این کمیک داستان شاهدخت و شاهزاده ای به نام لیث و گیلان در قرن نهم میلادی، و زوجی به نام شیرین و فردوس در قرن سیزدهم میلادی در روایتی درهم‌پیچیده را تداعی می‌کند. داستانی که در مَرو که در گذشته به نام‌های اسکندریه، انطاکیهٔ مرغیانه یا مروشاهجان نیز شناخته می‌شده‌‌ است، روایت می‌شود. و جرقه‌های مبارزه با ظلم و ستم‌ را در هر دوره با نگاهی استتیک به دوران آن زمان، داستانی از دل تاریخ می‌سازد.

داستانی اورجینال و همزمان وفادار به منبع

داستانی که در نگاه اول شاید رگه‌ های زیادی از منشا خود درش مشاهده شود، و حتی شباهت هایی از داستان سندباد هم عیناً در آن قابل دیدن باشد. ولی کمیک در عین وفاداری به هزار و یک شب، داستانی نوین در دنیای نمادین خود رقم می‌زند. و خود را محدود نمی‌کند. این کمیک از غالب پتانسیلی که شاهزاده پارسی داراست بهره می‌برد‌. و سعی می‌کند در عین حال تازگی خود را در هر پنل حفظ کند.

پنلی از کمیک Prince of Persia The Graphic Novel

فضای روابط عاشقانه‌ای که A.B Sina می‌سازد در عین دوست‌داشتنی بودن نا‌پایدارند. زیرا که این روابط حاصل فراز و نشیب های زیادی هستند. و به مرور بالا و پایین شدن اتفاقاتی که بین آن‌ها اتفاق می‌افتند،  ملموس بودنشان را برایمان دوچندان می‌کند. درحالی که با آن‌ها همزاد پنداری می‌کنیم، منتظریم‌ اتفاقی خارج از دایره انتظارات رخ دهد. تا این روابط را با چالش های اعجاب‌ انگیزی مواجه کند. این خود قطب تمهید و نقطه قوتی درخشان در دل این کمیک است.

هرچه صفحات بیشتری از کمیک را ورق می‌زنیم به پلات توئیست های بیشتری بر می‌خوریم. که بیشتر برای حفظ فضای کمیک تعبیه شده اند. ولی در بین آنها هستند توئیست هایی که به فضای داستانی کمیک قوت می‌دهند. و عطش درون خواننده را برای دانستن ادامه داستان بیشتر می کنند. 

پنلی از کمیک Prince of Persia The Graphic Novel

تا نیمه اول کمیک روایت با سرعتی معقول درحال پیش‌رفتن است. هر از گاهی هم کند می‌شود تا داستانک های بیشتری را روایت کند. ولی از نیمه دوم که از مرگ دو شخصیت مهم کمیک شروع می‌شود، ناگهان سرعت روایت بیشتر می‌شود. شخصیت ها بیگ و دار به آب می‌زنند. و به انواع کارهایی که در زندگی پیشین خود حتی در تصوراتشان هم‌ نمی‌گنجید روزی انجام دهند، روی می‌آورند. و رشد شخصیتی خود را تا حد زیادی فدای روایت داستان می‌کنند.

کاراکترها مهم ترین عنصر این کمیک هستند.

برای مثال شخصیت گیو تا زمانی که با سیمرغ بود، به کشف راز های پنهان در دل تاریخ می‌پرداخت، و می‌ آموزید که چطور با خود حقیقی‌اش کنار بیاید، حتی از شخصیت های اصلی هم قطب قابل توجه‌ تری به شمار می‌رفت. میزان ترد‌شدگی و حس خیانتی که در وجودش نهفته بود، برای مخاطب کاملا قابل حس بود. می‌دیدیم که چطور خود را درگیر چالش هایی می‌کند. تا پرده‌ای که جلوی تبدیل شدنش به آنچه که باید را کنار بزند. و کشف کند که در این دنیا چه جایگاهی دارد. اما بعد آن بیشتر تبدیل به استعاره ای از یک مرد با عقاید جدید می‌شود، تا این که بگوییم بله او تغییر کرده است.

همچنین بخوانید: 

معرفی کمیک Batman : year one | بتمن سال نخست

اما درنهایت این گیو است که باز هم بار حماسی داستان را به دوش می‌کشد. او در عین ناکامی خود در ایجاد فضایی دراماتیک، صحنه های ماندگاری خلق می‌کند. دیالوگ های نمادینی که بر زبانش جاری می‌شود، حداقل نمادی از پختگی شخصیت وی است.

دیگر شخصیت هایی که نقش مهمی در داستان کامیک دارند، شاهزاده لیث و شاهدخت گیلان هستند. شخصیت هایی که هم دو روی یک سکه‌ اند و هم‌ همدیگر را کامل می‌کنند. ولی در عین حال وقتی باهم‌ اختلاف نظر پیدا می‌کنند، به سختی باهم کنار می‌آیند. که نشان شخصیت های سلطنت‌طلب آنهاست. و در عین حال که همیشه هوای یکدیگر را دارند، در شرایط سخت و طاقت فرسا تصمیماتی می‌گیرند که بیشتر شخصی هستند. برای این که هرچه سریعتر میل خود را ترحم ببخشند، باید انتظار سهمگین ترین کارها را از جانبشان داشت.

روابط میان کاراکتر ها قوی ترین بخش این کمیک

شاید روابط میان آنها چندان در کمیک به چشم نیاید، و بیشتر حس این‌ که خلق شدند تا خواننده را بیشتر با شخصیت های مکمل خو دهند. در داستان آنها جاری باشد. اما بی‌شک روابطشان نقطه قوت قدرتمندی در کمیک به شمار می‌رود. فضای عاطفی میانشان به بهترین شکل ممکن خواننده را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. و هر کدام را به شکلی دوست‌داریم‌. وقتی اتفاقی در شرف رخ دادن برای یکی آنها باشد، برای ورق زدن صفحه‌ای دیگر تردید خواهیم داشت.

گیو، گیلان و لیث

شخصیت های مکمل دیگر از جمله فردوس و شیرین، شخصیت‌ پردازی قابل قبولی طی داستان دریافت می‌کنند. تقابل آنها با یکدیگر بسیار جالب به تصویر کشیده شده. اعم از آشنایی تا تشکیل رابطه احساسی میانشان. ولی کمیک می‌توانست روی جنبه های بیشتری از احساسات آنها به مثل بی‌اعتمادی، ترس، غرور و حتی خشم بین آنها تمرکز کند. رابطه آنها را به بهترین صورت جلو ببرد و به برترین زوج حتی در کل آثار شاهزاده پارسی مبدل سازد.

زوجی که می‌توانست بهترین باشد

اما رابطه آنها بیشتر شبیه دستان و تهمینه در فیلم Prince of Persia محصول سال 2010 شده بود. که این خود طنینی بر حالات کلیشه‌ای ایجاد روابط عاشقانه در اینجور آثار است. در کل سیر روایی و تکمیل آرک این دو به خوبی بر روی داستان می‌نشیند. لحظات ماندگاری ایجاد می‌کند و کاری می‌کند که بعد از تمام شدن کمیک هرگز عشق بین آنها را فراموش نکنیم.

فردوس و شیرین

تنها ایراد فاحشی که به کل کمیک می‌شود گرفت، نوع دشمن‌تراشی آن برای شخصیت‌ هاست. ایده این که پدر شاهزاده ای همیشه بد و خودخواه باشد. و فرماندهی به تاج و تختی چشم داشته باشد و برای به دست آوردنش دست به اقدامات وحشتناک ببرد، کلیشه‌ای تر از حد معقول است. امثالش را در این‌گونه آثار به وفور پیدا می‌کنید. خود کمیک هم حداقل تلاشی برای بهبود بخشیدن به انگیزه های شرارت این افراد نمی‌کند. و آنچه که قبلا دیده‌ایم را به تصویر می‌کشد. که این بخش مهمی از تلاش کمیک برای ایجاد یک داستان حماسی که با ورق زدن هر صفحه متحیر شویم را به کلی زیر سوال می‌برد. 

دشمنان ضعیف و کلیشه ای؛ نقطه ضعف کمیک 

نوع روایتی‌ هم از نیمه دوم از سر گرفته‌ می‌شود، اجازه ای برای ارتباط مخاطب با آنها را نمی‌دهد. و تا چشم به هم‌ می‌زنیم ناگهان از داستان حذف می‌شوند. حتی بعد از آن‌ همه اتفاقات وقتی کمیک را تمام کردید. به یاد نمی‌آورید که این کامیک اصلا شخصیت منفی‌ای داشته. و صرفا فقط درباره روابط احساسی‌ اش تفکر می‌کنید.

در کل، رمان گرافیکی شاهزاده پارسی اثری شاهکار و بی‌بدیل نیست، و مشکلات خودش را دارد. ولی شخصیت‌هایش قطب توجه خواننده‌اند. میزان اجازه ای‌ که برای درخشیدن هرکدام از آنها توسط نویسنده داده می‌شود، باعث ایجاد هرچه بهتر همزاد پنداری خواننده با آنها می‌گردد. از داستان هم‌ که بگذریم آرت استایل کمیک به شدت فانتزی است. یکی از دلایلی که باعث می‌شود حسابی با سیر روایی حال کنید، آرت استایل خاص این کمیک است، که انگار بخشی از رویا های فانتزی دوران بچگی خود که روی کاغذ پیاده می‌کردیم را تداعی می‌کند. نوع نگرشی که در هر پنل برای هر واقعه ایجاد می‌کند، ستودنیست. مچنر و A.B Sina هرچند کم ولی به هر حال با این کمیک جان تازه ای به دنیای نمادین Prince of Persia دادند. اگر طرفدار بازی های این سری هستید به هیچ وجه تجربه‌خواندن این اثر را از دست ندهید.

این بود معرفی کمیک Prince of Persia : The Graphic Novel. امیدوارم شما همراهان ویولت گیمرز از این مقاله معرفی و کمی نقد لذت برده باشید. 

دیگر مطالب

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
SEN
SEN
1 سال قبل

هجب