چگونه فیلمباز شویم؟ هفته سوم

هدف ما در این رشته مقاله که هر هفته روز چهارشنبه منتشر خواهد شد کمک به علاقه مندان به سینماست تا به مرور به فیلمباز حرفه‌ای تبدیل شوند، پس اگر شما هم علاقه دارید که به راحتی بتوانید در بحث های سینمایی شرکت کنید. با این سری مقاله و ویولت گیمرز همراه شوید

من اطمینان دارم که همه ما حداقل یک فیلم واقعا خوب در زندگیمان دیده‌ایم؛ فیلمی که با ما ارتباط برقرار کند؛ فیلمی که شخصیت اصلی آن واقعا برای ما مهم باشد؛ فیلمی که در لحظه هایی آخرین پرده حجاب وجودمان را کنار بزند و عمق وجود ما را لمس کند؛ فیلمی که دیگ احساسات جورواجورمان را به قلیان بیاندازد و همه ما لذت دیدن این فیلم ها را تجربه کرده‌ایم؛ لذتی که پس از مدتی ما به آن متکی میشویم و البته اگر در مسیر درست قرار بگیریم از این اتکا-به صورت ناخودآگاه-چیز های زیادی نسیبمان می ‌شود.

سینما هنر است و هنر انسان ساز است. هنر از هر پدیده دیگر برای تاثیر پذاری بر افکار دیگران قدرتمند تر است حتی ازجنگ و سخنرانی مذهبی. هر فیلمی که بتواند به وجود شما رسوخ کند و با شما ارتباط برقرار کند. طرحی از خود بر پیکره ذهنتان باقی می‌گذارد. یک اثر هنری که به مراقب نیاز دارد وگرنه مثل یک عطیقه فراموش شده در گوشه‌ای می‌ماند و فراموش می‌شود. فکر‌ می‌کنم موعضه بالا برای مجاب کردن شما دوستان برای فیلمباز شدن کفایت کند پی اگر موافق باشید شروع می‌کنیم:

دهه 70 

در ادامه سری مقاله چگونه فیلمباز شویم به دهه ۷۰میلادی رسیده ایم دهه‌ای پر از جوانان پر شر و شور؛پر از زنان و مردانی که از دنیای یکنواخت خسته شده‌اند؛جوانانی سرشار از شجاعت،جسارت و گاهی هم حماقت!دهه‌ای پر از انقلاب و اعتراض که فارق از نتیجه‌شان دارای ارزش بالایی هستند.دهه‌ای که “ما”مردم واقعا “ما” بودیم،کنار هم و با یک هدف مشترک:بهتر کردن دنیا برای زندگی و البته از حضور پر رنگ هنر در میان مردم نباید گذشت.آن زمان ها شاعران خود شاخه‌ای از جنگل خلق بودند هنرمندان اثر پر رنگی بر کنش های اجتماعی داشتند،پینک فلوید و صدای بلند موسیقیشان و فردی مرکوری با آن رکابی و سبیل قیطانی‌اش مردم را کنار هم جمع می‌کردند و “ما”ایجاد می‌کردند.آن روز ها حال سینما هم خوب بود،فلینی آمارکورد را می‌ساخت،پولانسکی محله چینی ها،کاپولا پدر خوانده ها را و فرمن هم پرواز بر فراز آشیانه فاخته می‌ساخت.فیلمباز ها هیچگاه این دهه بزرگ را فراموش نمیکنند.

اما پس از یک دهه جذاب افت فرهنگی “ما” شروع شد.منظورم به ایران نیست با کل جهان هستم.”ما”شده‌ایم یک سری انسان مسخ که هرچه رخ دهد دیگر برای ما اهمیتی ندارد.هر ظلمی که هر جای جهان رخ دهد،برای ما فرقی نمی‌کند! این هم تقصیر “ما”نیست.سر پل صراط گناهش گردن گیر به اصتلاح هنرمندانی است که رنگ موی سرشان و عمل پروتز منتهی‌الیه چپ مثلا پلکشان برایشان بیشتر از “ما” اهمیت دارد.”ما”هم اعتراضی نداریم چون مسخ شده‌ایم!

این که چطور به این روز افتیم‌اش بماند برای بعد؛حالا که به این روز افتاده‌ایم چه کنیم؟جواب من این است:خیلی یاد باد آن روزگاران طور خاطرات خوشی که از آن دوران برایمان مانده را زنده نگه داریم.دوره فیلم های مهم آن دوران قطعا به این امر کمک می‌کند.

1.محله چینی ها 1974

کارگردان: رومن پولانسکی

نمره متا‌کریتیک:92

نمره راتن تومیتوز:99

جنایی جذابی از رومن پولانسکی کارگردان درجه یک و کار بلد که اون زمان در هالیوود فعالیت میکرد.داستان فیلم درباره جیک گیتِس (جک نیکلسون) کارآگاه خصوصی لس آنجلسی، متخصص در امور افشای خیانت‌های زناشویی است که توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی می‌کند استخدام می‌شود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد.اما داستان بسیار پیچیده تر از آنچه دیده می‌شود است.بازی جذاب جک نیکلسون برایش جایزه گلدن گلوب آن سال و نامزدی اسکار را به همراه آورد اما در نهایت جایزه به آرت کارنی رسید.

2. پرواز بر فراز آشیانه فاخته 1975

کارگردان:میلوش فرمن

نمره متا‌کریتیک:84

نمره راتن تومیتوز:94

اثر جاودانه میلوش فرمن اهل چک که بر اساس رمان بی‌نظیر کن کیزی در سال ۱۹۷۵ساخته شده است یکی از سه فیلم تاریخ جوایز اسکار است که هر پنج جایزه مهم یک سال(بهترین فیلم،بهترین کارگردانی،بهترین فیلمنامه،بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش اول زن)را از آن خود کرده است.داستان فیلم درمورد رندل پاتریک مک مورفی است که برای تعیین وضعیت سلامت روانی او به آسایشگاه روانی ایالتی فرستاده می‌شود و در آنجا با پرستار رچد و رئیس مواجه می‌شود.تشبیه عالی دنیای ما به یک دیوانه‌خانه و البته تشبیه حاکمان و قدرتمندان جهان به پرستار دیوانه‌ای که خود معتقد است که به مردمش کمک می‌کند در کنار یکی از بهترین بازی هایی که در تاریخ دیده‌ایم از طرف جک نیکلسون و کارگردانی دقیق و حساب شده فرمن که با فرم درستی نیز همراه شده(فرمی تاثیر پذیرفته از سینمای اروپا که چند پرده‌ای است و هر پرده از سه چهار سکانس نه چندان طولانی تشکیل شده است) باعث ایجاد محبوب ترین فیلم من شده است (حتما روزی نقدش را در همین جا منتشر خواهم کرد)

3. پدرخوانده 1972

کارگردان:فرانسیس فورد کاپولا

نمره متا‌کریکت:100

نمره راتن تومیتوز:97

شاهکار ابدی فرانسیس فورد کاپولا از روی رمان بی‌نقص ماریو پوزو به گواه خیل عظیمی از منتقدان بهترین فیلم ساخته شده تا به امروز است.پس از آنکه دون ویتو کورلئونه رهبر بانفوذ یکی از خانواده‌های مافیایی نیویورک، پیشنهاد همکاری با یک باند قاچاق مواد مخدر را رد می‌کند، به جان او سوقصد می‌شود و پسرش سانی برای جلوگیری از فروپاشی خانواده، یک جنگ همه جانبه را علیه دیگر باندهای مافیایی به راه می‌اندازد اما ماجرا در همین نقطه به پایان نمی‌رسد

4. دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم 1964

کارگردان:استنلی کوبریک

نمره متا‌کریکت:97

نمره راتن‌ تومیتوز:98

از بهترین کمدی های سیاه تاریخ سینما که دیوانگی‌اش هم از اسمش پیدا است. وهم از ایفای سه نقش توسط پیتر سلرز. جک ریپر ژنرال روان‌پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست. که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هسته‌ای علیه شوروی به راه می‌اندازد.و رئیس‌جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می‌گردند. دیالوگ های جذاب فیلم مثل دیالوگ معروف :آقایون اینجا اتاق جنگه!اینجا نمیتونید دعوا کنید! به همراه استعاره های بصری جذاب که توسط کوبریک طراحی شده‌اند به جذابیت آن اضافه می‌کنند.فیلمباز ها هیچوقت این فیلم را از یاد نمیبرند.

5.فریاد ها و نجوا ها 1972

کارگردان:اینگمار برگمان

نمره متاکریتیک:71

نمره راتن تومیتوز:90

اینگمار برگمان نامی است که همیشه در فیلمهایش پیدا تر از بازیگران بوده.و همیشه برای معرفی فیلم بجای اینکه بگوییم فلان بازیگر در فیلم بازی کرده.میگوییم فیلم اثر برگمان است؛گویی بازیگران تکه چوب هایی سخنگو هستند. که برگمان آن ها را برای زدن حرف های مهمش استخدام کرده باشد.داستان فیلم درمورد «آگنس» (آندرسون) است که بر اثر ابتلا به سرطان در حال مرگ است. دو خواهرش، «کارین» (تولین) و «ماریا» (اولمان) بر بالینش آمده‌اند و «آنا» (سیلوان)، خدمتکار باوفا از او پرستاری می‌کند. رابطه‌ها بازبینی می‌شوند، خاطره‌ها برمی‌گردند، «آگنس» در نهایت رنج و عذاب می‌میرد، «کارین» و «ماریا» ظاهراً به هم نزدیک می‌شوند اما در نهایت همچنان جدا و بدگمان باقی می‌مانند و خانه را ترک می‌کنند. «آنا» تنها مونس واقعی «آگنس» دفترچه خاطرات او را به یادگار برمی‌دارد.

شما دوستان ویولت گیمرزی چه فیلم هایی را برای فیلمباز شدن پیشنهاد میکنید؟ محبوب ترین فیلم های شما چه نام دارند؟ خوشحال میشویم اگر نظراتتان را برای ما و دیگر دوستان ویولت گیمرزی به اشتراک بگذارید.