به مناسبت اکران عمومی قهرمان ، آخرین اثر اصغر فرهادی نگاهی اجمالی به او، اهدافش و روش فیلمسازی او انداخته ایم. با ویولت گیمرز و نگاهی بر سینما اصغر فرهادی همراه باشید.
اصغر فرهادی کارگردان 46 ساله ایرانی،اولین کارگردان ایرانی و یکی از معدود کارگردانانی است که تا کنون دو بار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شده است. علاوه بر این او یکبار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اوریجینال، برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن،برنده بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب و سه سیمرغ بلورین جشنواره فجر است.
فرهادی،همانطور که از فیلم هایش برداشت میشود کارگردانی دغدغه مند است.اما این دغدغه ها تبدیل به سیاه نمایی میشوند یا خیر؟آیا فرهادی این مرز باریک را رد میکند؟ در ادامه مقاله با برسی مهم ترین فیلم های فرهادی به دنبال پاسخی برای سوال های بالا میگردیم و در کنار آن فیلمها را از نگاه کارگردانی ، فرم روایت و تکنیک های سینمایی نیز بررسی میکنیم.
درباره الی
درباره الی اولین فیلم فرهادی بود که نامش در سر تا سر جهان پیچید و نگاه ها را به خود جلب کرد.اما در باره الی به چه موضوعی میپردازد؟جواب ساده است.نگفتن حقایق! نگفتن حقایق زمین تا آسمان با دروغ گفتن تفاوت دارد. حال سوالی که پیش میاید این است که آیا نگفتن حقایق صرفا از سمت ما ایرانی ها صورت میگیرد؟ منطقا خیر! در نتیجه خرده گرفتن به فیلم از این بابت امکان پذیر نیست.
اما داستان از چه قرار است؟ سپیده همه دوستانش را به شمال میبرد. از دیالوگ های فیلم برداشت میشود که آنها حداقل یک بار دیگر نیز این کار را کرده اند. اما اینبار یک نفر به اکیپشان اضافه شده و خانه قبلی هم اجاره رفته پس باید به جایی دیگر بروند.کجا؟ویلای ساحلی.اینجا اولین حرکت هوشمندانه فرهادی جرقه میخورد چرا که او به صدای دریا نیاز خواهد داشت.در سکانس غرق شدن پسر و الی ما هیچگونه موسیقی متنی نداریم فقط و فقط صدای دریا است در یک ضرباهنگ منظم.نظمی که تا قبل از این آرامش بخش(سکانس شام)و یا حتی باعث شادی بود(دیالوگ سپیده در اولین ورود او به ویلا).
رئالیسم
سکانس غرق شدن بهترین جواب برای چرایی وابستگی و اسرار فرهادی بر سبک رئالیستی است.میزانسنی که او در این سکانس و در طول فیلم استفاده میکند در خدمت کارگردان و احساسی است که او میخواهد بسازد.در این سکانس دوربین روی دست و در میان دریا است.گویی ما نیز یکی از کاراکتر ها هستیم.صدای کوبیده شدن امواج به شن های ساحل همانند صدای ناقوس کلیسا پر ابهت و دهشتناک است و آسمان ابری بر این فضای پر استرس یک لایه هیچکاکی نیز اضافه میکند.
پس از یک تنفس کوتاه(شاید صرفا به دلیل جلو گیری از ام-اس گرفتن مخاطب) گره اصلی داستان را به ما معرفی میکند:الی کو؟از اینجا به بعد شخص فرهادی و برداشت او از سینما وارد میشوند.فرهادی قضاوت نمیکند.او فقط شواهد را کنار هم میگذارد.درست مثل یک وکیل.او کارکتر هایش را احضار و در جایگاه مخصوص مستقر میکند، راه میرود و سوال میپرسد.در این فیلم سپیده در جایگاه قرار گرفته است.فرهادی این بار در کالبد مانی حقیقی از او سوال میکند:
+تو میدونستی که اون نامزد داره؟
-آره
+(فریاد میزند)پس چرا نگفتی سپیده؟
-(گریه میکند)
حال نقش ما در این دادگاه نفس گیر چیست؟واضح است ما هیئت منصفه هستیم.حکم نهایی دست ما است.سپیده محکوم است؟یا الی؟ از اینجا به بعد فرهادی فقط داستان را تمام میکند.جسدی(که مامطمئن نیستیم که الی هست یا خیر)پیدا میشود.صابر ابر با کیف الی (استعاره از خاطراتش)میرود و دیگران ماشینشان را از چاله در می آورند و میروند(استعاره از ادامه زندگی).
جدایی نادر از سیمین
بیلی کریستال.اعلام نامزدها.کله شق.پانویس.آقای لازار.جدایی.در تاریکی.اعلام برنده.جدایی.جیغ همسایه.سلام به مردمان خوب سرزمینم.صدای بوغ ماشین ها در نصف شب.رقص زیر نور مهتاب نیمه شب.شادی.تیتر روزنامه ها.فرهادی افتخار آفرید. اولین اسکار ایران.
انگار همین دیروز بود که ناظم مدرسه مان- که کارگردانی خوانده بود -با شیرینی لطیفه به مدرسه آمد.جدایی برنده شده بود.آیا لیاقتش را داشت؟ اصلا جریان از چه قرار است؟ فیلم از دادگاه آغاز میشود اما اینجا دنبال قضاوت نیستیم. فقط اطلاعات لازم را میشنویم.سیمین میخواهد برود.نادر به خاطر پدرش مخالف رفتن است.آنها یک دختر دارند.خب حالا اطلاعات را دادیم فرصت خوبی است برای شخصیت پردازی:
-آقای قاضی ایشون پدرش آزایمر داره اصلا ایشون رو نمیشناسه
+اون نمیفهمه من کیم.من که میدونم اون بابامه
زیرکی فرهادی در این دیالوگ کاملا مشهود است و همین زیرکی بود که نامزد اسکار بهترین فیلمنامه هم شد. این بار بستر روایت داستان یک اختلاف خانوادگی است.جایی میان ماندن و رفتن گره داستان شکل میگیرد.جنین پرستار میمیرد.
فیلمنامه
این فیلمنامه همه چیز دارد اختلاف خانوادگی،مردسالاری، مذهب و الخ. چنین فیلمنامه ای کار سخت ، تحقیقات بسیار و ظرافت مثال زدنی می طلبد زیرا که اگر به هرکدام از این موضوعات اندکی کم توجهی شود کل کار فیلمنامه نویس زیر سوال می رود.فرهادی اما به تک تک این موضوعات با نگاه ویژه و ریزبینانه ای پرداخته.او اما برخلاف درباره الی سوالی (از زبان کارکتر ها) نمی پرسد چه برسد به فریاد زدن آنها.
در این فیلم کارگردانی فرهادی بسیار سمبولیک تر و نمادین تر شده و مشخصا او با وسواس بیشتری به میزانسن فیلمش پرداخته.لوکیشن خانه نادر شکلی مثل کروشه دارد (]) زیرا باید فاصله ای که میان ترمه و نادر میافتد به نمایش بگذارد. این نشانه ای از پختگی است. او اینبار به جای خودش، مارا به جای یک کاراکتر وارد ماجرا کرده.ترمه.ترمه شخصیت اصلی داستان است.قضاوت با او است. حق با چه کسی است؟ چه کسی محکوم است؟این ها را ترمه(مخاطب) باید پاسخ بدهد.
این دو فیلم بهترین نمونه های سینمای فرهادی اند.او برای مثال فروشنده را نیز دارد اما فروشنده ضعف های غیر قابل پوششی دارد.او در فروشنده بسیار پراکنده گو است و دیالوگ ها و سکانس های بی دلیل زیادی دارد.(گویا او دقدقه هایی داشته که صرفا میخواسته آن ها را به هر صورتی در فیلمش جا بدهد)
در کل فرهادی تا کنون دو اثر کم نظیر در تاریخ سینما ایران و حتی جهان و چند فیلم معمولی مثل چهار شنبه سوری،شهر زیبا و فروشنده را در کارنامه خود دارد حال باید دید او با قهرمان به چه سطحی از سینما دست پیدا میکند. اثری درخشان به اندازه جدایی را خواهیم دید یا با فیلمی معمولی تر مواجه خواهیم شد؟قهرمان تاکنون هم هوادارانی دارد و هم مخالفانی.همچنین شما میتوانید نقد فیلم قهرمان را از اینجا بخوانید.
این هم از نگاهی بر سینما اصغر فرهادی نظر شما مخاطبان ویولت گیمرز چیست؟آیا شما قهرمان را دیده اید؟بهترین فیلم های اصغر فرهادی برا شما چیست و در مورد او سینماییش چه نظری دارید؟
فرهادی سینما رو میشناسه و با زبان سینما آشناست.اسکار جدایی حقش بود ولی حس میکنم که اسکار فروشنده رو بخاطر احساس دِین آکادمی بابت اسکار ندادن به درباره الی بهش دادن
این آقای به اصطلاح کارگردان مگه سینما داره؟مردک وطن فروش فقط با کوبیدن مردم ایران به یه جایی رسیده…
بهترین های اصغر به ترتیبD:
جدایی نادر از سیمین
قهرمان
درباره الی
فروشنده
چهارشنبه سوری
شهر زیبا
ممنون بابت بررسی سینما اصغر فرهاد
آین آقا حقیقتا فیلم ساز خوبیه اما متاسفانه به دلیل کانفورمیست بازی های و همه جانبه خواهی هاش داره به خودش آسیب میزنه