نقد انیمه شهر اشباح | میازاکی و آیین شینتو
شهر اشباح هشتیمن اثر بلند هایائو میازاکی سفری شگفت آور به درون ذهن این کارگردان افسانه ای است. سفری که در آن میازاکی با زیبایی بصری همیشگی خود زشتی ها و تباهی جامعه اش را نمایان میکند. با نقد انیمه شهر اشباح یا نقد انیمه Spirited away با ویولت گیمرز همراه باشید.
میازاکی را با آثار چند لایه او میشناسیم، آثاری که در کنار روایت حیرت انگیزشان میتوانند طیف وسیعی از مخاطبان را نیز هدف قرار دهند. فرقی ندارد که یک کودک یا یک بزرگسال به پای آنان بنشیند، میازاکی همان گونه که مخاطبین خردسالش را غرق در ماجراجویی های عجیب و غریب شخصیت هایش میکند. میتواند مخاطبین بزرگسال و جدی تر خود را نیز غرق در تفکر در باب نماد های آیین شینتو و مولفه های همیشگی خود کند. انیمه شهر اشباح نيز ترکیبی پخته تر و جسورانه تر از ویژگی های مثبت گذشته، و مولفه های همیشگی میازاکی است. روایتی از عشق و نفرت، طمع و سخاوت، کمدی و ترس و واقعیت وخیالی میباشد که میازاکی با ترکیب استادانه و حرکت آنان در کنار یکدیگر توانست یکی از موفق ترین آثار سینمایی قرن بیست و یکم را رقم بزند.
نقد انیمه شهر اشباح
طراحی دستی
انیمه شهر اشباح پیش از آنکه سفر چهیرو به یک دنیای اسرار آمیز باشد سفری برای ما به درون ذهن خالقش یعنی میازاکی است. اگر با نحوه کاری این کارگردان بزرگ آشنا باشید، میدانید که اکثر آثار او توسط طراحی های دستی انجام میشوند. در واقع باید گفت که در سینمای میازاکی نقش طراحی مهم تر از نگارش فیلم نامه میباشد و او بجای اینکه بیشتر وقت خود را صرف نگارش فیلم نامه کند از طراحی های دستی خودش برای پیشبرد قصه استفاده میکند. انیمه شهر اشباح یکی از بهترین آثاری میباشد که میتواند این هنر جناب میازاکی را بر همگان نمایان کند. زیرا میازاکی ساخت انیمه شهر اشباح را بدون فیلم نامه آغاز کرد و بخش زیادی از آن را با ایده ها و تصاویری که در لحظه به ذهن او خطور میکرد برایمان توسط طراحی هایش به نمایش میگذاشت.
در این بین جا دارد تا به تاثیر و الهام میازاکی از اتفاقات و شخصیت های واقعی پیرامون خودش نیز اشاره کنیم. بعنوان مثال شخصیت چهیرو برگرفته از دختر بچه یکی از دوستان خود میازاکی است. و یا لحظه بیرون کشیدن دوچرخه از دل روح رودخانه از تجربیات واقعی خود او در هنگام پاک سازی گروهی یک رودخانه می آید. در واقع انیمه شهر اشباح از دغدغه ها و تجربیات واقعی خود میازاکی و یا زیست هنرمندش می آید و او نیز هر چه را که به ذهنش خطور میکند برایمان توسط طراحی های خود به نمایش میگذارد. نمایشی که شاید تنها بتواند در قالب یک انیمه رقم بخورد. این نکته شهر اشباح را دسته آثاری قرا میدهد که قدرت و منحصر به فرد بودن مدیوم هنری خود را به رخ رقیبان میکشانند. با نقد انیمه شهر اشباح و یا نقد انیمه Spirited away با ویولت گیمرز همراه باشید.
آیین شینتو
شینتو از آیین کهن کشور ژاپن میباشد که همواره نقش مهمی را در آثار میازاکی دارد. نقشی که در شهر اشباح بسیار پررنگ تر از قبل به چشم می آید. با اینکه تعریف واحدی از این آیین وجود ندارد و در طی سالیان سال به علت ادغام با مذاهب دیگر به مانند بودا تغیررات زیادی را دیده است، اما میتوان اینگونه گفت که بنیان اصلی این آیین شکر گذاری از طبیعت است. در واقع شینتو دین پرستش طبیعت و نشانی از عشق و علاقه مردم ژاپن به سرزمین شان است. مباحثی که ریشه آن به قرن ها قبل و در زمانی که مردم ژاپن با بهره وری از نعمت های طبیعت به حیات خود ادامه میدادند برمیگردد. پس عشق و علاقه ی میازاکی به طبیعت که عضو جدا نشدنی از آثار وی میباشد برای او فراتر از یک دغدغه شخصی بلکه امری مقدس است.
همچنین به باور پیروان این آیین در تمام اجزای طبیعت مانند درختان، کوها، رودخانه ها، حیوانات و…. روح و یا به اصطلاح کامی وجود دارد. همان کامی هایی که ما در شهر اشباح نیز آن ها را میبینیم، به عنوان مثال روح ترپچه و یا خود شخصیت هاکو که روح رودخانه است. پیروان شینتو در گذشته برای ادای احترام به کامی ها عبادت گاه هایی را در طبیعت میساختند و شکرگذاری میکردند. ما میتوانیم نمونه هایی از این عبادت گاه را در زمانی که چهیرو و خانواده اش از مسیر منحرف میشوند در سر راه ببینیم.
شروعی ساده اما قدرتمند
شهر اشباح در حالی آغاز میشود که چهیرو و خانواده اش در حال نقل مکان به خانه ای جدید هستند. میازاکی در ابتدا از تمرکز بر روی گذشته و یا دادن ویژگی های خاص و عجیب به شخصیت چهیرو خودداری میکند. این نکات باعث میشوند که مخاطب درگیر شاخ و برگ های داستانی دیگر نشود و همان گونه که چهیرو وارد این دنیای ناشناخته میشود. مخاطب نیز با او پا به این جهان بگذارد و غرق در شگفتی های آن شود. در واقع شخصیت ساده و خام چهیرو باعث میشود که مخاطبان با او همذات پنداری بیشتری را پیدا کنند و با او مبارزه، عشق، و ترس را تجربه کنند.
پدر و مادر چهیرو با خود باوری بیهوده و طمع خود موجبات رسیدنشان به حمام خانه را فراهم میکنند. اما قبل از آن یعنی در زمانی که در ابتدای مسیر انحرافی بودند بی توجهی آنان را نسبت به عبادت گاه های شینتو مشاهده میکنیم. عبادت گاه هایی که زمانی محلی برای شکر گذاری نعمت های طبیعت بودند. حالا به علت بی توجهی مردمان در میان رویش گیاهان مدفون و به دست فراموشی سپرده شده اند. اما تنها خود این عبادت گاه ها نیستند که رفته رفته فراموش میشوند، بلکه همراه آنان باورها و سنت هایی که زمانی سنگ بنای این جامعه بودند نیز در حال فراموشی است. همان گونه که پدر و مادر چهیرو بجای شکر گذاری از غذاهایی که پیدا کرده اند مشغول خوردنشان میشوند. تصویری درست از سنت های فراموش شده و تباهی که جامعه اکنون گرفتارش شده است.
سنت های غلط
اما میازاکی همان گونه که بر علیه فراموش شدن سنت های گذشته می ایستد برعلیه سنت های نادرست حال حاظر جامعه اش هم ایستادگی میکند. پیروی از سخنان والدین در کشور ژاپن اهیمت بسیار بالایی را دارد. بی اعتنایی پدر و مادر به گوش زد های چهیرو و رفتن به مسیر خودشان در طی مسیری که منتهی به حمام خانه میشود قابل به مشاهده است. چهیرو بر خلاف پدر و مادرش که تنها آینده را مینگرند گذشته را فراموش نمیکند. و سعی میکند که به آنان اشتباهات شان را گوش زد کند اما هر بار با بی اعتنایی و دستورات آنان مواجه میشود. میازاکی اینگونه نشان میدهد که کودکان میتوانند مسیر درست را بسیار بهتر تشخیص دهند. با نقد انیمه شهر اشباح یا نقد انیمه spirited away با ویولت گیمرز همراه باشید.
نقد انیمه شهر اشباح: شینتو و جهان پس از مرگ
بر طبق باور پیروان شینتو انرژی معنوی یا همان روح یا کامی که در تمام افراد وجود دارد پس از مرگ آزاد و به سوی دنیایی میرود که با وجود جدایی آن جهان از جهان زندگان امکان ارتباط برای ارواح با جهان زندگان ممکن است. در واقع در شینتو بین جهان زندگان و جهان مردگان پیوستگی وجود دارد. پیوستگی که در انیمه شهر اشباح به کمک قطار و حرکتش در مابین جهان زندگان و ارواح شکل میگیرد.
همان گونه که صدای سوت قطار در جهان زندگان و قبل از ورود چهیرو به حمام خانه شنیده میشود. و همان گونه که در جهان ارواح چه در هنگام گذر از گذر از پل و چه بعد از گذر چهیرو میتواند قطار را ببینید. در واقع میازاکی به این گونه به وجود سنت های گذشته کشورش تاکیید میورزد و آنان را از خرافات دور میکند. لازم به ذکر است که بر طبق باور شینتو جهان ارواح و جهان زندگان توسط یک رود از یکدیگر جدا میشوند. همان گونه که حمام خانه شهر اشباح توسط یک رود از جهان زندگان جدا میشود. در واقع در اینجا این ارواح نیستند که پا به جهان زندگان میگذارند بلکه این چهیرو است که به دنیای ارواح میرود.
تشابه و تضاد در انیمه شهر اشباح
تقابل و یا تضاد چهیرو با محیط مقابلش موتیف مهمی در انیمه شهر اشباح است که از همان ابتدا یعنی تضاد اولیه با پدر و مادر به چشم میخورد. این تضاد حتی در ادامه و بعد از ورود چهیرو به حمام خانه نیز دیده میشود. در واقع طمع و تباهی موجود در والدین و شباهت رفتار آنان با چهیرو با طمع و رفتار کارکنان حمام خانه تطابق کامل دارد. یکی از لحظاتی که این تشابه را نشان میدهد لحظه ای است که قورباغه بعد از حس کردن بوی وزق از هدف خودش یعنی شک و تردید به حضور انسان در آسانسور دور میشود درست مانند والدین چهیرو که بعد از حس کردن بوی غذا از هدفشان یعنی رسیدن به خانه دور میشوند.
یا تشابه دیگر در این است که هم والدین و هم اعضای حمام خانه چهیرو را بعنوان یک کودک دست و پا چلفتی میبینند و با او به مانند یک برده که تنها باید تابع دستوراتشان باشد رفتار میکنند. جامعه مقابل چهرو غرق در فساد و طمع است اما چهیرو در تضاد با آنان خودش را گم نمیکند و سعی میکند فراموش نکند که کیست و هدفش برای چه چیزی است.
از شخصیت هایی که در تلاش برای بدست آوردن طلا از هدف خود دست میکشند. تا یوبابا که طمع او برای بدست آوردن طلا منجر به کم توجهی او به فرزندش شده است. میازاکی تباهی حاکم بر حمام خانه را به شکل فوقالعاده ای ترسیم میکند. اما در کنار آن میازاکی به تباهی خارج از حمام خانه یا همان جامعه انسان ها نیز میپردازد.
روح رودخانه
به غیر از پدر و مادر چهیرو که در ابتدا نمونه ای از این موارد هستند، میازاکی با نشان دادن روح رودخانه ای که برای پاکیزگی به سمت حمام خانه در حال حرکت است نیز این تصویر را ارائه میدهد. رودخانه ای که زمانی مقدس شمرده میشد حال به علت فراموش شدن سنت ها در حال نابودی است.
لحظه تلاش چهیرو برای پاک سازی روح رودخانه را بی شک میتوان از بهترین لحظات انیمه شهر اشباح نام برد. میازاکی در این لحظات همان گونه که بلایای انسانی بر طبیعت را به ما نشان میدهد، با ارائه اتمسفری منزجر کننده و هیجان انگیز از نظر روایت نیز بسیار درگیر کننده عمل میکند.
بوی تعفن جامعه انسانی
یکی دیگر از تشابهات شهر اشباح که همواره شاهد تاکید زیادی بر روی آن هستیم بو است. بویی که در ابتدا توسط چهیرو در هنگام حرکت از مقابل ساختمان های مدرن شهری حس میشود. و در ادامه نیز به بوی انسانی چهیرو که در حمام خانه میپیچید و یا بوی روح رودخانه که حتی قبل از ورودش نیز حس میشود شاهد اشاره هستیم. با اینکه بوی تعفنی که ناشی از فساد و تباهی جامعه انسانی است از سوی شخصیت های مختلف حس میشود. اما در سوی مقابل پدر و مادر چهیرو و قورباغه تنها بویی که حس میکنند بوی غذا است. و یا کارکنان حمام خانه که با وجود بوی شدیدی که حس میشود به جمع کردن طلا مشغول میشوند. گویا این که منفعت آنان برایشان مهم تر از شرایط حاکم است.
بی چهره
میازاکی در نزدیک به پنج دهه فعالیت هنری که داشته است موفق به خلق شخصیت های به یاد ماندنی زیادی شده است. اما بی شک باید گفت که شخصیت بی چهره روح خبیث انیمه شهر اشباح که در اطراف حمام خانه پرسه میزند، از بهترین آن ها است. این روح خبیث به علت این که روح خطرناکی شناخته میشود، در تنهایی به سر میبرد. زیرا که بخاطر این خصوصیت او مانع از ورودش به حمام خانه میشوند. اما بعد از این که بی چهره با کمک چهیرو موفق به ورود به حمام خانه میشود با استفاده از توانایی که در خود دارد موفق میشود که ژتون ها و یا طلاها را به سرقت ببرد.
او با اهدا کردن طلا و یا وسایلی که کارکنان به آن ها نیاز دارند سعی میکند تا با استفاده از کالاهایی که چشمان آنان را در مقابل واقعیت کور میکند توجه آن ها را به خود جلب و به تنهایی خود پایان دهد. دارایی که او در خود دارد سبب این میشود که کارکنان انبوهی از مواد غذایی و توجهات خود را به سوی او سرازیر کنند. همه بجز چهیرو که یک بار دیگر طمع و زیاده خواهی او را کور نمیکند و فراموش نمیکند که هدفش چه چیزی است. مقاومت چهیرو در برابر خواسته هایی که بی چهره دارد حتی سبب این میشود که بی چهره نیز از آن فضای مسمومی که کارکنان حمام خانه در آنجا ایجاد کرده اند خارج شود. با نقد انیمه شهر اشباح یا نقد انیمه spirited away با ویولت گیمرز همراه باشید.
نقد انیمه شهر اشباح: غلبه بر ترس
در حالی که چهیرو با خلوص قلبی که در خود دارد موفق میشود برخلاف تباهی مقابلش حرکت کند، او بعنوان یک کودک از شخصیت خام و ترس ابتدایی که در خود داشت نیز فاصله میگیرد. بعنوان مثال او در ابتدا از طی کردن پله های منتهی به محل کار کاماجی وحشت داشت. اما در انتها از روی لوله حرکت میکند تا به هاکو برسد. نکته جالب توجه در این است که میازاکی از موسیقی یکسان در هر دو سکانس استفاده میکند تا به این امر تاکید بورزد. یا اینکه در سکانس اولیه شخصیت چهیرو از پشت سر در نمای لانگ شات قرار دارد. که نشان از سست بودن او برای پایین رفتن است. اما در سکانس دوم نماهایی از چهره مصمم چهیرو داریم که نشان میدهد ترس از ادامه مسیر برخلاف قبل در او وجود ندارد.
دگرگونی
در ادامه تضاد چهیرو با محیط مقابلش شدت میگیرد، یعنی هنگامی که او دارایی های خود مانند هدیه روح رودخانه یا بلیط قطار را برای کمک کردن به دوستانش واگذار میکند. در همین حین ما میتوانیم شاهد تاثیر چهیرو و تغییراتی که بر جامعه کارکنان میگذارد باشیم. بعنوان مثال او با خارج کردن بی چهره از حمام خانه هم بر فضای مسموم آنجا و هم بر جنونی که بی چهره گرفتار آن شده است پایان میدهد. او به سلطه یوبابا بر هاکو پایان میدهد و هم به او کمک میکند تا نامش را به یاد آورد، او با همدم شدن برای فرزند یوبابا که به علت طمع مادرش در تنهایی و انزوا به سر میبرد، او را از تنهایی و ارزش فرزند را بر خود یوبابا گوش زد میکند، در واقع چهیرو جامعه مقابل خود را کامل دگرگون میکند.
بذر امید
کارکنان حمام خانه با اینکه غرق در طمع و فساد خود هستند، اما میازاکی امیدش را نسبت به آنان از دست نمیدهد. نور امید در دل شخصیت ها هر چقدر هم که کم باشد همچنان زنده است، تنها به افرادی مثل چهیرو نیازمند است که با خلوص قلبی که در خود دارند به آنان چیزهایی که فراموش کرده اند را یادآور شوند. در پایان شاید که برخی چیزها هیچ گاه تغییر نکنند. و هاکو مسیر خانه را نتواند پیدا کند، اما چهیرو با کمک تجربیات خود همان گونه که دوچرخه ای را از دل رودخانه بیرون آورد. میتواند باعث شود که کامی های دیگر مسیر خود را گم نکنند، این همان چیزی است که میازاکی از کودکان سرزمینش میخواهد.
از اینکه با نقد انیمه شهر اشباح یا نقد انیمه spirited away با ویولت گیمرز همراه بودید از شما سپاس گذاریم، نظر شما همراهان ویولت گیمرز در رابطه با انیمه شهر اشباح یا انیمه spirited away و نقد آن چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
شاهکار محض. شاهکار معمولی هم نه ، محض.
هر چقدر تعریف بشه کمه.
بله، به جرعت میشه گفت که انیمه شهر اشباح یکی از بهترین شاهکارهای ساخته شده تو تاریخ سینماست، نه فقط بین انیمه ها و انیمیشن ها
خیلی ممنون بابت نظرتون 🙂
ممنون بابت نقد انیمه شهر اشباح
این انیمه جز بهترین انیمه هایی بوده که دیدم و واقعا شاهکاره، عجیب نیست که در فهرست بهترین فیلم های قرن 21 جز 10 فیلم برتر قرن شناخته شد و تنها انیمیشنی بود که فکر کنم تو اون لیست حضور داشت
نه فقط یکی از بهترین انیمه ها بلکه یکی از بهترین اثار قرن اخیرر
میازاکی یکی از نابغه ترین افراد صنعت سرگرمیه
لطفا به جز نقد شهر اشباح نقد اثار دیگه ی این بزرگ مرد رو هم برید ، خسته نباشید
بله حتی به جرعت میشه گفت که ایشون یکی از بزرگترین کارگردانان تو تاریخ سینما هستند، بله حتما به آثار دیگه ایشون هم سری میزنیم، ممنون بابت نظرتون 🙂
سلام.نقد زیبا و دقیقی بود با تشکر از شما❤
سلام ممنون از شما 🌹
سلام
ضمن تشکر از تحلیل زیبای شما از انیمه
راستش من منتظر بودم این شخصیتها در پایان داستان معرفی شوند و ارتباطی با گذشته یا آینده چهیرو پیدا کنند، جلوه ها جذاب بود اما داستان می تونست با نتیجه گیری محکمتری تموم بشه…
سلام ممنون از شما 🌹
در پایان ارتباط شخصیتی مثل هاکو با گذشته چهیرو مشخص شد که این افشاگری نقش کلیدی هم در چهیرو و هاکو و هم در داستان داشت و سایر شخصیت هام هرکدوم به نوع خودشون طبق تاملی که با چهیرو داشتن دچار تغییرات زیادی شدن مثل بی چهره یا بیگ بی بی و … و در مقابل خیلی از شخصیت هام در شکل گیری خود چهیرو نقش کلیدی داشتن مثل هاکو یا کاماجی و … در کل بنظرم هیچ شخصیتی حضور اضافه ای نداشت و هرکدوم تاثیر خودشون رو داشتن.
ریویوی مفیدی بود ممنون
در نقد پذیری انسان رشد میکند .
نقد خوب بود ولی بیشتر تکنیک محور بود .
فرمیسم نبودید به قولی فرامتن بیشتر به فیام توجه میشد خروجی بهتری میگرفتید .
نماپ گرایی کار میکردید سمبلیک به مساله توجه میکردید ببینیم غیر مستقیم در دل خود چه دارد.
خیلی دوست دارم بدونم چیهرو از کجا تونست از بین خوک ها مامان باباشو تشخیص بده.ایا اینم ی تحلیلی داره؟