برای شروع نقد فیلم مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست باید یک حقیقت را پذیرفت. چه از اسپایدرمن خوشتان بیاید و شیفته پیتر پارکر و اقتباس های پرشمار سینماییش باشید. چه خوشتان نیاید و اورا شخصیتی متعلق به قشر سنی کودکان بدانید، یک حقیقت غیرقابل انکار وجود دارد: مردعنکبوتی محبوب ترین کاراکتر کمیک بوکی تاریخ و از محبوب ترین کاراکتر های فیکشنال نزد عامه مردم است.همچنین بد نیست سری به مقاله بهترین فیلم های سال 2021 ما هم بزنید. با نقد فیلم مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست (نقد فیلم spider-man: no way home) ، یکی از پرهایپ ترین اثار تاریخ و پرفروش ترین فیلم سال با ما همراه باشید.
نقد فیلم مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست، مسیر پرپیچ و خم اسپایدرمن روی پرده سینما
از اواسط دهه هشتاد زمزمه هایی مبنی بر ساخت یک اقتباس سینمایی از محبوب ترین شخصیت مارول شروع شد. در این میان از کارگردانان بسیار بزرگی نیز نام برده شد. افراد بسیاری داوطلب ساخت این پروژه شدند. از جیمز کامرون گرفته تا دیوید فینچر. اما گویا این پروژه نفرین شده بود چرا که تلاش ها برای این اقتباس نزدیک به بیست و پنج سال به در بسته خورد! این تلاش ها به اندازه ای جدی بود که فیلمنامه نسخه کامرون موجود است!
تریلوژی سم ریمی، موفقیتی افسار گسیخته
نقد فیلم spider-man: no way home/ مرور اثار ریمی
بالاخره با قرار گرفتن سونی پشت پروژه، سکان هدایت پروژه به دست سم ریمی، کارگردان کارکشته ژانر وحشت افتاد. اثر ریمی با بازی توبی مگوایر جوان در نقش پیتر پارکر در سال 2002 اکران شد. این فیلم بسیاری از رکورد های تاریخ باکس افیس رو شکست. پربیراه نیست بگوییم وجود فرانچایز های پرفروش سوپر هیرویی و جهان های سینمایی امثال MCU و DCEU مدیون موفقیت دیوانه وار فیلم ریمی است.( به علاوه مردان ایکس ۲۰۰۰ ) دومین فیلم اسپایدرمن ریمی، همچنان بالاترین استاندارد اثار اسپایدرمن و یکی از بهترین اثار سوپرهیرویی تاریخ است. در نهایت نسخه سوم و پرفروش ترین و ضد و نقیض ترین قسمت سه گانه که واکنش ها به آن پایان کار این فرانچایز بسیار محبوب شد.
اثار مارک وب، فرانچایز پرپتانسیل و شکست خورده
نقد فیلم راهی به خانه نیست/ مرور اثار مارک وب
موفقیت و سود مالی فرانچایز اسپایدرمن چیزی نبود که سونی بتواند به اسانی از آن بگذرد. هرچه نباشد اسپایدرمن های ریمی در آن زمان با اختلاف محبوب ترین فرانچایز سونی بود. پس عجیب نبود که سونی با فاصله کم به فکر ریبوت این فرانچایز بیفتد. اینبار مارک وب پشت دوربین قرار گرفت و اندرو گارفیلد نیز در قامت پیتر پارکر قرار گرفت. نمیتوان گفت اثار مارک وب فیلم های افتضاح یا ضعیفی هستند. هرچه نباشد او توانست با رنگ و بوی متفاوت و تاریک تر از اثار قبلی از زیر سایه ریمی بیرون بیاید. اما طرفداران چندان با اثار او مهربان نبودند و این فرانچایز پس از نقد های منفی و فروش ضعیف به سرنوشت اثار ریمی دچار شد و فرانچایز پرپتانسیل در نقطه ای نا به هنگام به پایان کار خود رسید.
و مارول وارد میشود، شروع فرانچایز جان واتس
نکته ای که باید در نقد فیلم spider-man: no way home به آن اشاره شود این است که: از بزرگترین ناکامی های MCU نداشتن حق اقتباس اثار اسپایدرمن بوده است. چرا که شرکت مارول کامیکس زمانی که با بحران مالی مواجه شده بود حق اقتباس شخصیت های محبوبش را فروخت. ( مردان ایکس به فاکس، هالک به یونیورسال ، اسپایدرمن به سونی ) و در طی این سال ها از حضور محبوب ترین قهرمانش محروم بود. بالاخره اولین حضور این شخصیت در جنگ داخلی استارت خورد و سپس تایید فیلم شخصی اش که در تایم لاین MCU جریان داشت.
فیلم اول، بازگشت به خانه فروش بسیار رضایت بخشی داشت. اما از جنبه هایی مثل وابستگی زیاد به کاراکتر آیرونمن و تکنولوژی ای که در کمیک ها سابقه نداشت مورد انتقادات زیادی قرار گرفت. همچنین با وجود عملکرد بسیار خوب تام هالند ( که به زودی شاهد نقش افرینی او در فیلم uncharted خواهیم بود ) انتخاب او انتقادات زیادی در پی داشت.
نقد فیلم spider-man: no way home از این قسمت شامل اسپویل به فیلم راهی به خانه نیست است.
نقد فیلم spider-man: no way home راهی به خانه نیست، مسیر تلاقی سه فرانچایز محبوب
زمانی که زمزمه های حضور سه اسپایدرمن تاریخ سینما در یک فیلم به گوش رسید کمتر کسی آن را جدی میگرفت. این تصمیم ریسک بسیار زیادی در پی داشت. دو اسپایدرمن قبلی و به خصوص توبی مگوایر از محبوب ترین کاراکتر های تاریخ برای عامه مردم بودند. تقلیل دادنشان به شخصیت هایی صرفا برای زنده کردن حس نوستالژی مخاطب برای مارول و فرانچایز واتس عواقب سنگینی داشت. کم کم شایعات جدی تر شد. تصاویر لو رفته نیز مهر تایید این اتفاق شد. همین موارد باعث هایپ فضایی اطراف این فیلم شد که از کم سابقه ترین هیجانات و کنجکاوی های اطراف یک فیلم در تاریخ سینما بود. اکنون میتوانیم این سوال را از خودمان بپرسیم. مارول تا چه میزان در پاسخ به هایپ اطراف این اثر موفق بوده است؟
فرار هوشمندانه از یک تله مرگبار
بدترین اتفاقی که برای راهی به خانه نیست میتوانست اتفاق بیفتد تبدیل اندرو گارفیلد و توبی مگوایر به مدل های تبلیغاتی فیلم بود. حرکتی شکست خورده که با ایوان پیترز و وانداویژن شاهدش بودیم. البته و خوشبختانه نویسندگان با هوشمندی از این مخمصه فرار کرده اند. اجزای قصه را به گونه ای چیدند که اسپایدرمن های قبلی تا حد زیادی هویت خود را از فیلم های قبلی حفظ کنند. بتوانند به جای مدل های تبلیغاتی در قامت شخصیت های مکمل قابل اتکا و همان شخصیت هایی که از فیلم هایشان سراغ داشتیم در راهی به خانه نیست هم حضور داشته باشند.
دومین چالش اساسی این بود که با حضور توبی و اندرو اسپایدرمن هالند دوباره مثل فیلم اول در حاشیه باشد. البته باز هم تیم نویسندگان با هوشمندی از خیر وسوسه تاکید بیش از اندازه روی توبی و اندرو گذشته اند و هالند توانسته در مرکز اتفاقات فیلم قرار بگیرد. با وجود درخشش دو اسپایدرمن قبلی در بعضی سکانس های حساس (نجات ام جی یاجلوگیری کشتن گرین گابلین ) در نهایت این فیلم، فیلم اوست.
تصمیماتی که حتی با معیار های مارول هم با منطق جور در نمیاید
تا به این قسمت از نقد فیلم مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست از هنر تیم نویسندگان برای تعادل و ثبات موجود در ارکان فیلم تعریف کردیم. اما نویسندگی راهی به خانه نیست به هیچ عنوان بی نقص نیست. شمار تصمیمات احمقانه کاراکتر ها در فیلم به اندازه ایست که گاها از شمار خارج است! واضح ترین آن ها هم نحوه تعامل هالند و ویلن ها بعد های دیگر است. درستایت که او در ادامه تاوان این حماقت را پس میدهد. اما با توجه به حضور طولانی مدت او در MCU و حتی مقابله اش با میستریو در فیلم قبل این حماقت ها قابل قبول نیست.
یا حضور دکتر استرنج که صرفا وسیله ای برای منطقی جلوه دادن شروع سفر های میان بعدیست. این مورد از ناامید کننده ترین موارد فیلم است.
پارادوکس های بی جواب
برخی از قسمت های فیلم در تضاد با اتفاقات دو فرانچایز قبل است. در راهی به خانه نیست میبینیم که اسپایدرمن توبی هیچ اطلاعی از شخصی به اسم گوئن استیسی ندارد. با اینکه در فیلم های قبل اورا میشناخت و حتی رابطه کوتاه مدتی هم با او داشت. یا اسپایدرمن اندرو گارفیلد هیچ اشنایی ای با شخصی به اسم ام جی ندارد. درحالی که میدانیم مری جین با همان ام جی حتی با وجود حذف صحنه هایش در جهان TASM حضور داشت و قرار بود بعد از مرگ گوئن با پیتر وارد رابطه شود. و پارادوکس هایی بی جواب دیگر. فیلم تلاشی برای پاسخ به این تناقضات نمیکند.
گسترش فیلم های قبل در عین خساست در دادن اطلاعات
عاملی که باعث موفقیت فیلم شد ارتباط به نسبت مستحکمش با فیلم های قبل بوده است. ما دوباره فرصت داریم تعامل اسپایدرمن گارفیلد را با الکترو ببینیم. یا از آن جذاب تر، پیتر پارکر و اوتا اکتاویوس. از بغض اندرو گارفیلد حین نجات ام جی و رستگاریش. تا توبی میان سال که از رابطه اش با ام جی دنیای خود میگوید. در واقع اکثر هایپ فیلم برخواسته از درخواست طرفداران برای دیدن چنین صحنه هایی بوده است. عوامل نیز کاملا درخواست طرفداران را درک کرده و به آن پاسخ داده اند. درست است که پرداخت ویلن ها به جز مواردی ضعیف است و شخصیت پردازی ای وجود ندارد. با این حال مارول در پاسخ به درخواست هواداران رضایت بخش بوده است.
شروع حقیقی(( مرد عنکبوتی )) در MCU
تام هالند در اظهار نظر جالبی در رابطه با این فیلم گفته است: تا قبل این فیلم من پسر عنکبوتی بودم. وقایع این فیلم به من این فرصت را داد تا مردعنکبوتی باشم. درست است که تا به حال از پیتر پارکر MCU انچنان چالش و سختی ای ندیدیم. او همیشه غرق حمایت اطرافیانش بود. دلیل اصلی انتقادات هم همین است. اما در انتهای فیلم او به معنای واقعی کلمه هرچه دارد از دست میدهد. به نقطه صفر بازمیگردد. بدون هیچ حمایت مادی و عاطفی. صحنه ای که با وجود عشق و علاقه اش به ام جی از کنارش میگذرد و او را رها میکند، سکانسیست که او به معنای واقعی کلمه به شعار همیشگی اسپایدرمن رسید. قدرت زیاد مسئولیت زیادی به همراه میاورد. پس میتوان گفت این شروع حقیقی (( مرد عنکبوتی )) در MCU است. درست همانند مسیری که در کمیک ها طی شد.
امیدی تازه برای شروع کار دوباره فرانچایز های قدیمی
با توجه به موفقیت های عظیم و بی سابقه راهی به خانه نیست و دیدن علاقه مردم برای تماشای دوباره اندرو گارفیلد و توبی در قالب اسپایدرمن، بعید نیست سونی و مارول دست به احیای این فرانچایز ها بزنند. خصوصا جهان TASM که هنوز پتانسیل های زیادی برای روایت دارد. خبری که به نظرم جالب است در نقد فیلم spider-man: no way home به آن اشاره شود، این است که تازگی طرفداران دست به طوفان توییتری برای ساخت این فیلم زده اند!
به علاوه پس از موفقیت عظیم این فیلم میشود به احیای فرانچایز ایکس من بیش از پیش امیدوار بود. برای اطلاعات بیشتر باید در انتظار فیلم اختصاصی دکتر استرنج بمانیم.
فن پوستر از TASM 3
و نتیجه گیری نهایی نقد فیلم spider-man: no way home
در پایان نقد فیلم spider-man: no way home باید گفت این فیلم ترکیبی از نقاط ضعف و نقاط قوت است. در نهایت به هدفی که برای آن ساخته شده است میرسد. کسب رضایت طرفداران و تکمیل قوس شخصیت اسپایدرمن. تحکیم جایگاه تام هالند به عنوان مردعنکبوتی پس از سه قسمت. در نهایت راهی به خانه نیست فیلمی است که هرشخصی را برای دیدن آینده اسپایدرمن در MCU کنجکاو میکند.
این فیلم رو هنوز ندیدم اما ایده حضور چندین مرد عنکبوتی در انیمیشن به درون دنیای عنکبوتی عالی پیاده شده بود، اما در مجموع از فیلم های مارول خوشم نمیاد خیلی سطحیه
احتمالا یکی از دلایل پیاده کردن این ایده تو قسمت سوم موفقیت فوق العاده همون انیمیشن بوده :))
به نظر من فیلم متوسط رو به بالا ای شده. تام هالند ستاره فیلم بود و در این فیلم بهترین بازیشو ارائه داد. ولی حضور بسیار سطحی دکتر استرنج و پرداخت خیلی کم به ویلن هایی مثل سندمن ، الکترو و لیزارد و حفره های فیلمنامه ای زیاد و کارگردانی نه چندان خوب به فیلم آسیب زده. ام جی هم به نظر من کلا ضعف بود ولی ند خیلی خوب بود. در نهایت اندرو عالی و توبی هم خیلی خوب بودن و تام شگفت انگیز بود و ویلم دفو و آلفرد مولینا زیبا بودن.
در کل اگه بخوام به این فیلم نمره ای بدم، 7 میدم.
تام هالند با بازی خیلی خوبش موفق شد به جو منفی که اطرافش بود و تقریبا غلبه کنه 👌
ممنون بابت نظرت