نقد و بررسی بازی Ghost Of Tsushima

نقد و بررسی جدید عنوان استودیو ساکرپانچ یعنی بازی Ghost Of Tsushima.با ما همراه باشید!

بار دیگر ما شاهد بازی جدید شرکت ساکرپانچ هستیم.شرکت زیر مجموعه شرکت های بازی سازی سونی که این استودیو همیشه تلاش داشته به شرکت‌هایی مانند ناتی داگ و سانتا مونیکا برسد اما به دلایلی موفق نبوده است ولی این بار پس از هفت سال کار کردن روی بازی جدیدش یعنی بازی Ghost Of Tsushima توانسته است که سطحش را بالا برساند و حتی می‌توان گفت همسطح شرکت‌های بزرگ بازیسازی ظاهر شده است.

(توجه: مقاله دارای اسپویل داستانی ابتدایی بازی است و اگر بازی را تمام نکرده اید بهتر است بخش داستان مقاله را نخوانید)

اغاز محدوده اسپویل!

داستان در سال ۱۲۷۴ جریان دارد هنگامی که نقش یک سامورایی در بچگی پدر و مادر خود را از دست داده به نام جین ساکای‌ رابه عهده بگیرید و باید در جزیره سوشیما که واقع در ژاپن است به همراه عمویش شیمورا باید در سواحل کومودو(komodo) از حمله‌های مغولان دفاع کنید اما در این جنگ تمامی سربازان ژاپنی کشته می شوند به جز شیمورا که گروگان گرفته می‌شود و جین توسط یک دزد به نام یونا(yuna)نجات داده می شود. یونا برادرش توسط مغولان گروگان گرفته شده و از چین می‌خواهد که برادرش را آزاد کند و در عوض یونا نیز به او کمک خواهد کرد که عمویش آزاد شود می گذرد و جین با علم مبارزاتش با کاتانا سعی می‌کند که وارد قلعه دشمن بشود تا بتواند عمویش را نجات دهد اما متوجه می‌شود تا کار آسانی نیست و توسط کوتن خان به اعماق دریا پرت می شود.
پس از آنکه نجات یافت مجبور می‌شود که به مخفی کاری روی بیاورد که اصلاً این کار در قوانین و سنت های سامورایی ها کاری پست است و تنها ترسوها مخفی کاری می‌کنند و…

پایان محدوده اسپویل

داستان به گونه ای است که واقعاً بر رویش کار شده و در هر قسمتی گیمر را با اتفاقاتش شگفت زده می کند و شاهد یک داستانی کلیشه ای مانند یا داستانی مانند فیلم های سامورایی کارهای عجیب و غریبی در آن انجام می‌دهند نیستیم‌.
در بازی شخصیت های نسبتاً زیادی وجود دارد که هر کدام از آنها شخصیت پردازی خوبی انجام شده و داستان پردازی خوبی برای هر کدام صورت گرفته است.

و حال ما در یک جهان بزرگ و پویا قرار دادیم. نقشه بازی شاید به بزرگی مپ های فرانچایز اساسین کرید نباشد اما در عوض به مکانی روبه‌رو هستیم که در هر جا مکان خود را دارد و همچنین آب و هوا نیز مختلف است.
مکانی که جنگل های بامبو است جایی که درختان زرد رنگ و قرمز رنگ وجود دارد یا گلزاری از گل های رز که منطقه نسبتاً بزرگ را پوشش داده و زیبایی خاصی به منطقه داده است.
و به طور قطع نقشه بازی به جز قسمت های آخر بازی که برفی است و در آنجا تنوع گیاهی مانند قسمتهای قبل گسترده و زیاد نیست می‌توان گفت عالی است و شما با شما را مجبور می‌کند که بخواهد کل نقشه را با اسب و به کمک باد و یا سفر سریع(fast travel) کاوش کنید و تازه یکی از نقاط مثبت بازی، لودینگ بازی به شدت کوتاه آن است که حتی گاهی ممکن است لودینگ کمتر از ۵ ثانیه طول بکشد.

گیمپلی و مبارزات بازی

و حال نوبت به مبارزات بازی می‌رسد و دست کمی از قسمت‌های قبلی ندارد.کمبت یا مبارزه دارای چهار سبک است که هر کدام برای از دشمن کاربرد دارد مانند یک سبک مخصوص شمشیر زن ها و یکی مخصوص نیزه دارها.اما به گونه‌ای نیست که نتوانید با سبک های دیگر دشمنانتان را از پای در بیاورید بلکه تنها کار شما سخت تر می شود.

اما یکی از نقاط ضعف بازی اینجا رو می شود که دشمنان از تکنیک های محدودی استفاده می‌کند و شاید تکنیک و تکنیک‌هایی که دشمنان معمولی برای از پا درآوردن شما استفاده می کنند بیشتر از ۳ یا ۴ مورد نباشد ممکن است که گاهی تنها از دو تکنیکشان استفاده کنند.البته تنوع دشمن ها زیاد است و ممکن است.

در اواخر بازی شما احساس کنید که تکنیک دشمن ها محدود است.و اگر تیر و کمان دارها نیز بخوانند به شما تیر بزنند، تنها تنها یک اسم را به زبان می‌آورند که به معنی این است که تیر به دشمن یا همان دوستش برخورد نکنند؛ اما چرا که پس از مدتی که بازی و گیم پلی مسلط شدید، کاملاً تا آن ندای خاص را می شنوید بدون آنکه جای دشمن را بدانید متوجه می‌شود که باید به یک سمت جای خالی بدهید که این ایراد کوچکی نیست و می‌تواند به گیم پلی آسیب بزند.

و اکنون سراغ مخفی کاری بازی میرویم؛ بخشی که مهم که داستان و گیم پلی را تشکیل میدهد که باز هم مانند دیگر بخش ها به خوبی میدرخشد. و البته به گونه ای حیاتی است که اگر بخواهید بازی را بدون مخفی کاری پیش ببرید، به مشکل بر می‌خورید. و البته مخفی کاری تنها با یک چاقو نیست و کار های متفاوتی برای مخفی کاری میتوان انجام داد؛ از تیر و کمان گرفته تا سلاح های مخفی و انفجاری که میتواند به خوبی شما را سرگرم کند.

همچنین گاهی میتوان از تکنیک های مختلفی استفاده کرد که به نوبه خود بسیار جذاب هستند. مانند تکنیک کشتن ۳ دشمن در سه ضربه که واقعا خوب کار شده است. اما خب، در تجربه ای که شما از مخفی کاری بدست می اورید، هوش مصنوعی نیز سهیم هستن که آیا بهتر بودن تجربه ای که بدست می آوردید کمک میکند یا خیر؛ که متاسفانه اینگونه نیست و هوش مصنوعی مشکلاتی دارد
وقتی شما یکی از دشمنانتان را از پشت کشته آید و یکی از دیگر دشمن ها او را پیدا میکند، دوستانش را صدا میزند، اطراف را کمی میگردند، و سپس که دیدند خبری از قاتل نیست، میروند سر پست هایشان و بیخیال این میشوند که دوستشان مرده است. و باز هم چرخه اتفاق می افتد که این نشان از ضعیف بودن هوش مصنوعی است که میتواند آسیب بزرگی به تجربه شما از بازی بزند!

مراحل اصلی و فرعی

حال میرسیم به یکی از مهم ترین بخش های بازی یعنی مراحل اصلی و فرعی. که مراحل اصلی بازی یکی از نقاط مثبت بازی به شمار میرود و احساس کسل کنندگی به شما دست نمی‌دهد؛ مراحل اصلی در مکان های مختلف و دیدار با افراد مختلف و مبارزه و مخفی کاری و … خلاصه میشود. همچنین مراحل فرعی نیز به همین خوبی کار شده است.

مانند مراحل اصلی، هرکدام در یک مکان و داستان های مختلفی نیز وجود دارد.مانند کسی که خانواده خود را کشته یا مثلاً روستایی که شما تا وارد آنجا میشوید، همه از شما فرار می‌کنند! و به غیر از این مراحل فرعی، فعالیت های گوناگونی وجود دارد که شما بخواهید انجام دهید. از جمله قطع کردن بامبو ها و دنبال کردن پرنده زرد رنگ برای رسیدن به استخر کوچک که باعث افزایش سلامتی شما میشود و دنبال کردن روباه(fox Den) تا گشتن و حل کردن معما ها برای پیدا کردن برخی اسلحه ها و زره ها.
که البته یکی از دیگر مشکلات بازی، همینجا است؛ به طوری که اگر دلتان بخواهد که کل مناطق گسترده بازی را کاوش کنید یا علامت سوال هایی که درون مپ هست را کاوش کنید، قطعا به ذوقتان میخورد به طوری که خیلی از این علامت سوال های داخل مپ، fox Den (روباه ها) هستند! و حتی ممکن است که آنقدر از آن ها متنفر شوید که هرگاه آنها را می‌بینید، راهتان را کج کنید! اما به جز این قسمت، تمامی قسمت ها به بهترین نحو ساخته شده است. مانند تنوع باس فایت های فرعی که یکی درون غار است، یکی در گلزار و یکی زیر آبشار و…

و حال میرسیم به بخش شخصی سازی و میتوانیم بگوییم که بخش نیز به خوبی دیگر قسمت ها است؛ لباس های گوناگونی داخل بازی وجود دارند که آنها را با گشتن و یا گاهی با حل معما ها، میتوانید به دست بیاورید. اما هیچکدوم از لباس ها مانند هم نیست و ویژگی های متفاوتی دارند. از افزایش جان گرفته تا کم شدن درصد دیده شدن توسط دشمن ها.

اگر از رنگ لباس خوشتان نیامد نگران نباشید، چرا که راه های مختلفی وجود دارند که رنگ لباستان را تغییر دهید. میتوانید به فروشنده ها بروید و رنگ لباستان را عوض کنید( به جز سیاه و سفید) و یا به برخی فروشگاه های مخفی که دو تا هستند بروید که یکی از آن ها رنگ لباستان را سفید می‌کند و دیگری سیاه. البته شخصی سازی به لباس منتحی‌ نمیشود و به قالب شمشیر و کلاه و ماسک نیز منتحی میشود البته شخصی سازی قالب شمشیر، در آسیب شمشیرتان تاثیری ندارد و باید شمشیرتان را ارتقا بدهید.

و اما میرسیم به آخرین بخش نقد یعنی موسیقی و صداگذاری. که به خوبی کار شده است و شما تا اواخر بازی، احتمال کمی دارد که از موسیقی متن بسیار زیبای بازی خسته شوید و از موسیقی های داخل بازی هنگامی که با اسبتان از جایی به جایی سفر می‌کنید احساس تکراری بودن کنید.
و اما صداگذاری داخل بازی به خوبی صورت گرفته و تازه اگر از هدفون نیز استفاده کنید، میتوانید از صدای سه بعدی نیز لذت ببرید که لذت بازی را بیشتر میکند.و همچنین یکی از دیگر بخش های مهم که تازگی به بازی اضافه شده، نسخه آنلاین آن به نام ghost of Tsushima: legends است.

جمع بندی کلی بازی Ghost Of Tsushima:

بازی دارای داستانی خوب و جذاب، گیم پلی بسیار خوب و گرافیک بینظیر و هنری مانند که بسیار خیره کننده است و در نقشه ای پویا و بزرگ قرار دارد. اما بازی بی‌نقص نیست و گاهی ممکن است باکس برای شما روی دهد. یا همچنین هوش مصنوعی دارای مشکلات مختلفی است اما بازی با این حال، بازی دارای ارزش بازی کردن بالای دارد و ما به شما پیشنهاد میکنیم که این بازی را به هیچ عنوان از دست ندهید.

شما میتوانید در ادامه نکات مثبت و منفی بازی Ghost Of Tsushima را مشاهده کنید.

نظر شما راجب عنوانی که مورد نقد و بررسی قرار گرفت چیست؟نظرات خود را برای ما کامنت کنید.همچنین شما میتوانید دیگر مقالات ویولت‌گیمرز را از اینجا مطالعه کنید.