داستان بازی Cyberpunk2077 (کامل و اختصاصی)
در این مقاله می خواهیم به داستان کامل بازی Cyberpunk2077 بپردازیم. عنوانی که پس از سال ها انتظار بالاخره مدتی پیش عرضه شد. پس در ادامه با ویولت گیمرز و این مقاله همراه باشید.
شروع داستان بازی Cyberpunk2077 با انتخاب یکی از سه مسیر زندگی برای شخصیت اصلی بازی یعنی V همراه است:
عشایری (Nomad)
بچه خیابانی (Streetkid)
شرکتی (Corpo)
وی به عنوان یک عشایری قبیله خود را ترک کرده و برای اولین بار به شهری بزرگ قدم میگذارد. در مسیر بچه خیابانی، پس از چند سال زندگی در جایی دیگر به «نایت سیتی» نقل مکان میکند و در مسیر شرکتی، در نتیجهی یک بازی قدرت که توسط ناظر شرکت «آراساکا» صورت گرفته بود، ناگهان از کار خود در این شرکت اخراج میشود. در دو مسیر زندگی اول، وی با یک اوباش محلی به نام «جکی ولز» دوست میشود، در حالی که در مسیر سوم، ولز یکی از دوستان قدیمی اوست. شروع هر سه مسیر زندگی مجموعهای از ماجراهای مختلف وی و ولز با یک نترانر به نام «تی-باگ» است.
در سال 2077 یک فیکسر محلی به نام «دکستر دیشاون» اقدام به استخدام وی و ولز کرد تا یک بایوچیپ مرموز تحت عنوان «رلیک» را از شرکت آراساکا بدزدند. پس از به دست آوردن رلیک، آنها در حین این عملیات به طور سهوی شاهد کشته شدن رهبر این شرکت بزرگ یعنی «سابورو آراساکا» به دست پسر خیانتکارش «یورینوبو» شدند، و از این رو نقشه به بیراهه رفت. یورینوبو با ادعای مسموم شدن پدرش، این قتل را پوشاند و نیروهای امنیتی را خبر کرد. تی-باگ توسط نترانرهای آراساکا کشته شد. هنگامی که وی و ولز اقدام به فرار کردند، یک آتش سوزی شکل گرفت. ولز به شدت زخمی شد و پرونده محافظتی، رلیک آسیب جدی دید. وی مجبور شد تا با قرار دادن بایوچیپ در سایبرافزار سر خود، رلیک را حفظ کند.
دیشاون از خبردار شدن ناخواسته پلیس خشمگین شد. او به سر وی شلیک کرد و او را در یک محل دفن زباله رها کرد تا بمیرد. وی پس از به هوش آمدن، توسط شبح دیجیتالی ستاره برجسته راک یعنی «جانی سیلورهند» شکار شد، کسی که گمان میرفت در سال 2033 طی حمله هستهای به برج آراساکا کشته شده است.
وی از اطریق یک ریپرداک به نام «ویکتور» متوجه شد که گلوله دیشاون باعث فعال شدن نانوتک رستاخیز مرتبط به بایوچیپ شده است اما چنین فرایندی برگشت ناپذیر را شروع کرده است که طی آن خاطرات و شخصیت سیلورهند بازنویسی خواهد شد. این بایوشاپ قابل خارج کردن نبود و V فقط چند هفته دیگر میتوانست زنده بماند. بنابراین باید راهی برای حذف سیلورهند و زنده ماندن پیدا میکرد.
وی در ادامه با یادآوری خاطرات سیلورهند، پی برد که در سال 2023 یک نترانر درخشان و معشوقهی سیلورهند یعنی «کانیگام» اقدام به ساخت یک هوش مصنوعی به نام «سولکیلر» کرده است که قادر بود ذهن نترانرها را از طریق یک واسط رایانهای کپی کند. با این حال، این فرآیند مغز، اهداف را از بین میبرد. آراساکا توانست کانینگام را دزدیده و او را مجبور کند تا نسخهای از سولکیلر را برای آنها بسازد که ذهنها را در یک قلعه دیجیتالی به نام «میکوشی» ذخیره کند. سیلورهند برای نجات کانینگام اقدام کرد اما قبل از این که آراساکا از سولکیلر استفاده کند، موفق به یافتن او نشد. سیلورهند با تلاش برای حمله هستهای به دنبال انتقام گیری بود اما آراساکا او را اسیر کرد و از سولکیلر بر روی او نیز استفاده کرد.
آراساکا تا سال 2077 مهارت کافی در استفاده از فناوری سولکیلر پیدا کرده بود و از این رو تبلیغات عمومی یک برنامه تحت عنوان «روح خود را امن کنید» را شروع کرد. رلیک در واقع از تحقیقات مخفی آراساکا به وجود آمده بود و هدفش تکمیل یک حلقه بود یعنی «نوشتن یک نسخه دیجیتالی از ذهن در مغز انسان زنده»
در این مقطع از داستان بازی، وی باید تصمیم بگیرد که حملهای را به برج آراساکا انجام دهد تا به میکوشی دسترسی فیزیکی پیدا کند و با استفاده از سولکیلر سیلورهند را از بدن خود خارج کند.
بسته به اقدامات بازیکنان و مأموریتهای جانبی انجام شده در طول داستان بازی Cyberpunk2077، وی میتواند از بین گزینههای مختلف نحوه حمله را انتخاب کند. وی همچنین میتواند اصلا حمله نکند و در عوض خودکشی کند (که بازی بلافاصله پایان مییابد). او قادر است به سیلورهند اجازه دهد که بدن آنها را در اختیار بگیرد و با خدمهی سابق خود حملهای را انجام دهد یا حملهای را با شبکهای از متحدان خود که در طول بازی به دست آورده، ترتیب دهد و یا حملهای انفرادی را (با کمک سیلورهند) انجام دهد.
در تمام پایانبندیها به جز خودکشی وی، مشخص میشود که حتی پس از استفاده از سولکیلر برای خواندن ذهنهای به هم پیوستهی سیلورهند و وی در میکوشی، آسیب وارد شده به بدن وی غیرقابل برگشت است.
بسته به انتخاب بازیکن، وی یا در بدن آنها با امیدی نامشخص باقی میماند و یا اجازه میدهد تا سیلورهند آنها را تصاحب کند که در این صورت سیلورهند، به طور دائمی کنترل بدن وی را به دست میگیرد و او پس از ادای احترام به دوستان مختلف خود، نایت سیتی را ترک کرده تا یک زندگی جدید را شروع کند.
نظر شما راجب بازی Cyberpunk2077 چیست؟ آیا داستان این بازی را دوست داشتید؟ نظرات خود را راجب این بازی و مقاله داستان کامل بازی Cyberpunk2077 با ما و دیگر کاربران ویولت گیمرز به اشتراک بگذارید.
بازی خیلی مهیجی بود و از پلیش لذت بردم ولی برای من اخرش خیلی غمگین بود، “خطر اسپویل:” اخرش با دختر رئیس شرکت متحد شدمو اراساکارو گرفتم و رئیسش عوض شد و حتی تونستم سیلور هندو هم از مغزم دربیارم ولی مشخص شد در هرصورت با توجه به اتفاقات احتمالا ۶ ماه دیگه زنده میمونم! تازه رابطش با معشوقش هم از یه جایی به بعد کمرنگ شد و سرنجام خاصی نداشت، بازیو که تموم کردم تا یکی دوروز افسرده بودم، ایکاش کارگردان یذره داستان های محتمل رو شاد تر تنظیم میکرد…
سلام. مقاله بسیار مفید و خوبی بود. ممنون. من از این به بعد واقعا سایت خوب ویولت گیمرز شما رو دنبال خواهم کرد👍🏻