نقد و بررسی قسمت اول تا سوم سریال What If | یک سوال همه چیز را تغيير میدهد؟
در این مطلب قصد داریم علاوه بر نقد سه قسمت اول سریال What If.به این موضوع نیز بپردازیم که آیا این سریال واقعا همان چیزی است که انتظارش را داشتیم. در ادامه با ویولت گیمرز و نقد سه قسمت اول سریال What If همراه باشید.
این نقد شامل اسپویل اتفاقات مهم داستان است*
نقد و بررسی قسمت اول سریال What If
اولین اپیزود. اولین سریال انیمیشنی مارول میخواهد با یک فرمول به شکل واندروومن راه را برای قهرمانان زن خود در انیمیشن و مولتیورسش باز کند. مارول سالهاست میخواهد یک قهرمان زن را به شکل واندروومن به تصویر بکشد.اما بار ها شکست خورده است همانند فیلم کاپیتان مارول که لقب بدترین اثر مارول برازنده آن است. در این اپیزود هم ما با یک ایده ساده طرف هستیم که اگر تغییرات در آن بیشتر بودند از این سادگی آن کم میکرد. اپیزود با صحبت های واچر با صداپیشگی جفری رایت آغاز میشود و حکم راهنمای مارا در این جهان دارد.
نکات مثبت
این اپیزود یکی از نکات مثبتی که همراه خود دارد. توضیح کارکرد مولتیورس در مارول است. که مارا برای فیلم های آینده مارول همانند دکتر استرنج 2 آماده میکند. اما آنقدر نویسندگان در این اپیزود محافظه کارانه عمل کردهاند.که هیچ چیز این داستان جالب و جدید نیست. پگی دقیقا نسخه مونث استیو است و هیچ تغییری را در سرنوشت وی شاهد نیستیم. برای مثال او هم همانند استیو در سایه است و همین که قدرتی به دست میآورد وارد میدان میشود. و حتی در پایان اپیزود هم تصمیمی همانند استیو میگیرد و خودش را فدای کشورش میکند.
اولین تجربه مارول!
البته این موضوع هم را هم نباید فراموش کرد که این اولین تجربه مارول در انیمیشن است.و اگر محافظه کار است به دلیل خامی اولیه در انیمیشن است. وقت بیشتر این اپیزود بر توضیحات و به تصویر کشیدن مولتی ورس گذشت که تقریبا راه را برای قسمت های بعدی باز کرد و از اضافیات آنها کاست. طراحی و سبک بصری انیمیشن هم کمی ساده است. اما میتوان گفت برای بار اول در حالت قابل قبولی قرار دارد. یکی دیگر از نکات مثبت این اپیزود زمان کاملا متناسب آن بود. همه چیز سر جایش بود و زمان نه آنقدر طولانی بود که باعث خستگی مخاطب شود و نه آنقدر کوتاه بود که به محتوا ضربه بزند.
لحن سریال
لحن سریال همانند دنیای سینمایی مارول درونمایه های طنزی دارد.و این موضوع را به شخصه جزو ضعف های این سریال و دنیای سینمایی مارول میدانم. شوخی هایی که در فیلم ها و سریال های مارول استفاده میشوند. در زمان و مکان نامناسبی مطرح میشوند و این به کلیت اثر ضربه میزند برای مثال در اونجرز اندگیم در نبرد پایانی قهرمانان هنگام جنگ برای محافظت از زمین با هم شوخی میکنند و این واقعا مسخره است. از پتانسیل سریال هم هرچه بگوییم کم است آنقدر میتوان اپیزود های خلاقانه و تغییرات خارقالعاده ایجاد کرد که حد و مرز ندارد. باید دید نویسندگان باز هم میخواهند همین شکل داستان گویی رو ادامه دهند یا قرار است با یک اثر متفاوت تر همراه باشیم.
نقد و بررسی قسمت دوم سریال What If
قسمت دوم سریال انیمیشنی وات ایف با وجود اینکه داستان متفاوتی را ارائه میدهد اما حفره های داستانی را به جا میگذارد که احتمالا هیچگاه جواب آنها را نگیریم. در این اپیزود ما شاهد تبدیل شدن تی جالا به استارلرد هستیم. همانطور که در فیلم Gotg 2 دیدیم. پیتر کوئیل بیخود و بی جهت دزدیده نشده است و دلیل آن چیزی فراتر از این موضوعات است. داستان با صحبت هایی درباره جنگ و سیاهی دنیا آغاز میشود.که واقعا دلیلی برای این سکانس وجود ندارد زیرا بالاخره تی چالا پادشاه میشود و هیچکس از یک پادشاه که دنیا را فقط شنیده است خوشش نمی آید.
داستان
تی چالا برای بازی به بیرون از قلمرو میرود و توسط یک سفینه دزدیده میشود، اینجا ما دو حفره بزرگ داریم: یک اینکه یاندو برای پیدا کردن بچه مورد نظر به افراد خود آدرس نمیدهد و فقط یک هولوگرام نشان میدهد که این واقعا عجیب است و دو اینکه یاندو بچه را برنمیگرداند و این از مورد اول بسیار عجیب تر است! پس از گفتگوها و… ما شاهد سکانس آغازین فیلم محافظان کهکشان هستیم که استارلرد به یک غار برای سرقت میرود و بعد شاهد سکانسی متفاوت تر از محافظان کهکشان هستیم که شاید آن طعم متفاوت بودن را بدهد اما واقعا مسخره و غیر منطقی است.
شخصیت ها
در این اپیزود گروه محافظان کهکشان تشکیل نشده است و ما با همان گروه غارتگران یاندو طرف هستیم. در این گروه شاهد عضوی هستیم که هر چند متفاوت تر از چیزی است که دیده ایم اما بی منطق ترین شخصیت این سریال است، تانوس که با حرف های تی چالا از نابود کردن نیمی از جهان صرف نظر کرده است. واقعا این چیزی است که باید از سریال انتظار داشته باشیم؟ مگر در همان اونجرز دکتر استرنج و خیلی از ابرقهرمانان دیگر با تانوس صحبت نکردند؟ چگونه تی چالا به تنهایی توانسته این کار را بکند؟
هیچ جوابی برای سوالات سریال تا به الآن داده نمیشود. پس از تانوس ما شاهد نبیولا هستیم که جای گامورا را برای پیتر کوئیل گرفته است. و ظاهر وی تفاوت بسیار زیادی با نسخه سینمایی دارد. این نکته را هم باید گفت که این قسمت اصلا این موضوع را بررسی نمیکند. چه بلایی بر سر گامورا آمده است. از نکات قابل توجه دیگر این اپیزود میتوان به حضور کوتاه هاوارد داک دوست داشتنی اشاره کرد.که واقعا جای خالی یک سریال انیمیشنی از وی در دنیای مارول حس میشود. کالکتور در این قسمت تبدیل به شخصیت منفی داستان شده است و انتخاب نسبتا خوبی بوده است.
کالکتور در یک سکانس که میخواهد سلاحی را برای نبرد با تی چالا انتخاب کند. به سمت یک صفحه معلق میرود که روی آن صفحه سپر کاپیتان آمریکا، پتک ثور و حتی کلاه لوکی چسبانده شده است. احتمالا جزو ایستراگ های جذاب این اپیزود برای طرفداران است. اما کاملا بی منطق است که پتک ثور دست آدمی به بی لیاقتی کالکتور افتاده است. باز هم تایید میکنم ایستراگ جذابی است اما فاقد منطق است. در هر حال این اپیزود نسبتا به قسمت قبل پیشرفت بزرگی میکند از ارائه داستان جاهطلبانه گرفته تا کیفیت بصری پیشرفته تر.
نقد و بررسی قسمت سوم سریال What If
قسمت سوم با این سوال که چه میشد اگر پروژه اونجرز قبل از عملی شدن شکست بخورد آغاز میشود و بهترین داستان را تا به اینجای سریال به ما ارائه میدهد، این قسمت داستان تاریک و جدی را روایت میکند و شخصیت اصلی داستان ما نیک فیوری است که ساموئل ال.جکسون برای این نقش بازگشته است. تقریبا در این اپیزود همه چیز سر جايه خودش قرار دارد و آن حس کارآگاهی در تمام لحظات حس میشود. در این قسمت شاهد حضور کاراکتر های زیادی هستیم مانند لوکی، هالک، بلک ویدو که حضورش از همه شخصیت ها بیشتر بود و تقریبا همه ی آنها به خوبی نشان داده میشوند.
داستان
در پرده اول ما شاهد زمانی هستیم که نیک فیوری به دنبال تونی استارک میرود.تا او را به تیم اونجرز ملحق کند. داستان از همین لحظه با یک شوک به مخاطب آغاز میشود. و خط زمانی در همین لحظه میشکند. سازندگان به خوبی در تمام قسمت ها تا به الآن با تغییرات ریز و درشت داستان را از خط اصلی جدا کردهاند. این اپیزود هم همانند قسمت های قبلی با شوخی های همیشگی همراه است.اما برخلاف همیشه از جدی بودن اثر کم نشده است.و داستان با همان حس گیج کننده جلو میرود. لوکی در این اپیزود شخصیت پردازی بسیار عالی دارد. از طرفی برای جنگ به زمین آماده است برای خون ثور که توسط بارتون کشته شده بود و از طرفی هم داشت خودش را پیش آزگاردیان فردی خوب جلوه میداد.
پایان
پیچش داستانی پایان اپیزود هم عالی انتخاب شده بود و انتخاب جالبی بود. سازندگان در گمراه کردن بیننده عالی عمل کرده اند، نه در تریلر ها و نه در هیچ تیزری و یا پوستر به شخصیت منفی پایان اپیزود اشاره نشده بود و این در شوکه کردن بیننده بسیار کارآمد بوده است، مارول همیشه در این موضوعات مخفی کاری بهترین عملکرد را دارد. البته یک ایراد به پایان سریال وارد است که چگونه لوکی حرف های فیوری را بدون مدرکی قبول کرد و به اون در گرفتن شخص مورد نظر کمک کرد. پایان این قسمت هرچند برخلاف کل قسمت که تاریک بود با امید است و راه را برای یک قسمت دیگر باز میکند.
تا به این جای کار ما نمیدانیم که آیا اپیزود ها تا به اینجا در یک تایم لاین جریان دارند. یا خیر اما احتمالا در یک تایم لاين نباشند و هر اپیزود راه خودش را در فصل های بعدی به پیش ببرد. چون واچر با صداپیشگی جفری رایت در پایان هر قسمت میگوید. این را در یک داستان دیگر تعریف میکنم.و شاید منظور او فصل بعد باشد. قسمت اول و دوم تقریبا متوسط بودند. و آنچنان نتوانستند حرف خود را بزنند اما قسمت سوم حرف خود را محکم و قوی زد و تبدیل شد به یکی از بهترین قسمت های مستقل ابرقهرمانی مارول.باید دید آیا مارول میخواهد روند داستانی قسمت سوم را پیش بگیرد یا باز قرار است شاهد ضعف قسمت اول و دوم باشیم.
نظر شما دوستان ویولت گیمرزی در مورد نقد سه قسمت اول سریال What If چیست؟ آیا از این سه قسمت راضی بودید؟ خوشحال میشویم اگر نظراتتان را برای ما و دیگر دوستان ویولت گیمرزی به اشتراک بگذارید.
اپیزود یک و دو بنظرم ضعیف بودن ولی اپیزود سه تونست کامبک بزنه امیدوارم بقیه سریالم مثل اپیزود سوم جسورانه و خلاقانه باشه