تیترکمیکمقالاتنقد فیلم و سریال
داغ

نقد سریال Loki | بهترین سریال MCU

شاید برایتان عجیب باشد، ولی به شخصه یکی از دردناک ترین لحظات دنیای سینمایی مارول، به ابتدای سومین قسمت از فرانچایز انتقام جویان مربوط می شود؛ وقتی که لوکی قدرت تانوس را دست کم می گیرد و در عین ناباوری، به شکلی درد آور کشته می شود. اگرچه همگی ما خدای شرارت را به مکر و حیله همیشگی اش می شناختیم و در آن لحظه حتی خود من مرگ او را باور نکردم.ولی وقتی تا آخر Infinity War نتوانستم اثری از او پیدا کنم/بیشتر از آن که از نبود او ناراحت شوم،نگران شدم که آیا پتانسیل عظیم شخصیت loki به این سادگی ها توسط مارول هدر رفت؟!به هر حال لوکی جزو معدود ویلن های درست حسابی این جهان سینمایی بود که در Thor: Ragnarok توانستیم جلوه ای از رشد شخصیتی او به عنوان کسی که حتی به اندازه دانه ای ارزن،به برادرش اهمیت می دهد و آن شیطان مطلقی که تصورش را می کردیم نیست را مشاهده کنیم.با نقد سریال Loki همراه باشید.

ولی خوشبختانه خود Marvel هم به خوبی می دانست که این کثیف دوست داشتنی، لایق توجه بیشتر از این هاست. این را وقتی متوجه شدم که Endgame، به خوبی راه را برای ادامه ماجراجویی های لوکی هموار کرد و مارا چشم به انتظار برای دیدار دوباره با او گذاشت. مخصوصا زمانی که مارول شروع به اقتباس های سریالی از دنیای عظیم خود کرد، منتظر بودیم ببینیم که چه برنامه ای برای لوکی تدارک دیده شده؟ این انتظار نه به صورت حضور او در وانداویژن یا فالکون و سرباز زمستان،که به صورت اقتباس سریالی از شخص شخیص لوکی به پایان رسید. 6 قسمتی نه تنها تا الان بهترین اقتباس سریالی  دنیای سینمایی مارول هست،که بدون شک در میان باقی سریال هال 2021 نیز حرف های زیادی برای گفتن دارد.

نقد سریال Loki

روایت متنوع و جذاب

شروع سریال loki دقیقا از همان نقطه ای که انتظار داشتیم آغاز می شود.لوکی موفق می شود به کمک Tesseract،از دست انتقام جویان قسر در برود.اما این فرار او به هیچ عنوان پایان کار او نبود؛چرا که خوش شانسی او،از نظر ماموران TVA،نوعی بی احترامی و اختلال به نظم خطوط زمانی تلقی شده است.

روایت داستان لوکی در میان سایر مخلوقات جهان سینمایی مارول از سطح کیفی مناسبی برخوردار است.دو قسمت اول اتمسفر معماگونه ، جنایی طور دیالوگ محورتری دارد؛ ولی هرچه جلوتر می رویم و با گره گشایی های بیشتری مواجه می شویم،خط داستانی بیشتر شبیه سایر آثار MCU می گردد که شاید در نگاه نخست اندکی توی ذوق بزند،ولی به لطف تنوع مناسب در اتمسفر داستانی و سوپرایز های مختلف،تماشاگر را تا آخر با خود همراه می کند.از خود TVA که فضاسازی آن،دوران جنگ سرد را تداعی می کند تا قسمت سوم که ادای احترام به جنگ های ستاره ای جرج لوکاس را با اندکی ژانر جاده ای و حتی رمانتیک ترکیب می کند تا نیمه دوم داستان که عملا به سیم آخر می زند و بار دیگر یادمان می آید که نویسنده انیمیشن ریک و مورتی هم بی دلیل جزو تیم سازنده قرار نگرفته،همگی بسیار مناسب و به اندازه در دل داستان جای گرفته اند.هرچند گاهی ریتم داستان به کندی می رود که آن هم بیشتر به خاطر پررنگ تر شدن روابط و شخصیت پردازی هاست.خبر خوش دیگر این هست که سومین سریال MCU،به لحاظ نقطه آغازین و پایانی،بهترین اثر سریالی مارول تا اینجا محسوب می شود.

یکی از مهمترین آثار MCU

ماجراجویی جدید لوکی از دو جنبه، اهمیت اساسی دارد. جنبه اول مربوط به گسترش دنیای سینمایی مارول است. یکی از سوالاتی که حتی ذهن طرفداران سرسخت MCU را به خودش مشغول کرد این بود که آیا ممکن است ایده های افرادی مثل کوین فایگی در مورد این جهان گسترده روزی به بن بست بخورد و در نتیجه،این دنیای سرشار از پتانسیل به زودی از نفس بیفتد؟ پاسخ لوکی به این سوال یک نه قاطع است! چرا که با تایید جهان های موازی و تایم لاین های متعدد در این مینی سریال،نه تنها خیال طرفداران این جهان را از ادامه طولانی مدت حیاتش راحت می کند، که خود Loki را به یکی از کلیدی ترین مهره های صفحه شطرنج MCU مبدل می سازد.

اما جنبه دوم این سریال، به تکمیل قوس شخصیتی خدای شرارت سابق!بر می گردد.ما در رگناروک، نشانه های از قدم گذاشتن لوکی به مسیر روشنایی را به چشم مشاهده کردیم،ولی تحول اساسی لوکی در اینجا، نه تنها از آشنایی با سیلوی و موبیوس نشات می گیرد، که به واسطه عظمت جهان جدیدی که در آن قدم بر می دارد،تدریجا غرور همیشگی اش می شکند و جهان بینی اش گسترده می شود. البته تمرکز این سریال از نقطه ای به بعد بر روی نیمه روشن لوکی قرار داده می شود و باید ببینیم آیا در حضور های بعدی او در آثار دیگر مارول،می توانیم بار دیگر نشانه هایی را از شخصی که زمانی به آن معروف بود را رویت کنیم یا خیر؟

عملکرد بازیگران

گفتم موبیوس. یکی از برگ های برنده loki به شیمی عالی بین تام هیدلسون و اوون ویلسون اختصاص دارد. تقابل لهجه انگلیسی و زبان بدن منحصر به فرد تام با گویش آمریکایی اوون، معجونی بود که وودی آلن در فیلم نیمه شب در پاریس توانست آن را کشف کند. دیگر نقطه درخشان کسی نیست جز سوفیا دی مارتینو.دی مارتینو با اجرای عالی خود در نقش سیلوی، نه تنها تنوع بسیار خوبی به داستانگویی سریال می دهد،که نقش اساسی را -به خصوص در قسمت آخر- در گسترش این دنیای سینمایی پولساز ایفا می کند و از این بابت باید از او قدردانی کنیم!فریب چهره معصومانه سیلوی را نخورید،او  به لحاظ حقه بازی و کلک دست کمی از خود لوکی ندارد!

اما بزرگترین غافلگیری فصل اول لوکی که تا قسمت نهایی کسی نتوانست حضور او را حدس بزند کسی نیست جز جاناتان میجرز! البته که کانگ فاتح جزو حدس های طرفداران به عنوان مغز متفکر تمامی این داستان ها بود،ولی ورژنی که میجرز از کانگ به نمایش می گذارد،زمین تا آسمان با آن تصور خداگونه ای که اکثریت از او انتظار داشتند تفاوت داشت؛شاید در نگاه اول این تفاوت توی ذوق بزند ولی در ادامه می فهمیم که این نسخه خوش مشرب کانگ، تنها نقش معرفی و مقدمه چینی را برای اصل کاری ها دارد!

البته بازیگران زن رنگین پوست سریال،عملکرد ضعیف تری را از خود به نمایش می گذارند که میشد در اینجا از انتخاب های بهتری نیز استفاده کرد.به طور کلی اگرچه عملکرد همه بازیگران یکدست و در یک سطح نیست، ولی به لطف مثلث مستحکم هیدلسون، ویلسون و دی مارتینو، می شود تا حدی از این مشکل چشم پوشی کرد. با نقد سریال Loki همراه باشید.

گوش نواز تر از همیشه!

اما جای دیگری که سریال بدون شک در آن می درخشد،موسیقی و آهنگ های انتخاب شده برای آن هست. از  خود تیتراژ پایانی تا انتخاب درست ترک هایی مثل holding out for a hero و dark moon تا i need a hero و demons ،همگی با اتمسفر خاص این سریال هماهنگ هستند و حسی متفاوت از تمامی آثار قبلی MCU را به رگ های مخاطب عرضه می کند. به طور کلی، لوکی از لحاظ موسیقی، در کنار Guardians of the Galaxyهای جیمز گان جزو بهترین کارهای سری فیلم های مارول به شمار می رود.

سخن پایانی

سریال لوکی بدون شک نقطه عطفی در فاز چهارم MCU می باشد که با وارد کردن مولتیورس و معرفی ویلن جدید این فاز،راه را برای ادامه موفقیت های سینمایی مارول نیز هموار می کند.درست است که کارگردانی و اکشن سریال می توانست از این هم بهتر باشد،ولی Loki آنقدر نقطه مثبت دارد تا بتواند ما را تشنه دیدن فصل دوم خود کند.

باید ببینیم که آیا Moon Knight و باقی سریال های آینده مارول می توانند عملکردی فراتر از لوکی را نشان دهند یا خیر.

این هم از نقد سریال Loki. نظر شما دوستان ویولت گیمرزی در مورد نقد سریال Loki  چیست؟ آیا از این سریال راضی هستی؟ خوشحال میشویم اگر نقد ها و نظرات خود را برای ما و دیگر دوستان ویولت گیمرزی به اشتراک بگذاری.

دیگر مطالب

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
King Kratos
King Kratos
2 سال‌ قبل

سریال لوکی یکی از بهترین سریال های ماروله و به شخصه خیلی از این سریال لذت بردم
ممنون از نقد خوبتون