سینماکمیکنقد فیلم و سریال

بررسی سریال Peacemaker (صلح طلب)

بررسی سریال Peacemaker، یک فنجان از کاراکتر های پر پتانسیل اما قدر ندیده ی کتاب های مصور را داخل ظرفی از کمدی می ریزیم. سپس آن را با قاشقی از جنس جذابیت های سمعی و بصری ترکیب می کنیم. تبریک می گویم! Guardians of the Galaxy شما آمادست! در دنیای سینمایی دلار محور و فرمول زده ی مارول، نگهبانان کهکشان حکم نفسی تازه را برای MCU داشتند. اگرچه قسمت دوم Guardians of the Galaxy به هیچ عنوان موفقیت شماره اول را تکرار نکرد، ولی برای سران وارنر همان قسمت اول کافی بود تا بخواهند جیمز گان را مامور نجات DCEU از منجلاب زک اسنایدر ها کنند. آن هم با تبدیل کردن نقاط ضعف ساخته ی دیوید آیر به نقاط روشن مثبت؛ یعنی جوخه خودکشی!

James Gunn خیلی زود ثابت کرد که تصمیم مدیران Warner کاملا درست بوده است. فرمول موفقیت آمیز گان، باری دیگر در سافت ریبوت The Suicide Squad خودش را به همگان نشان داد. جوخه خودکشی جدید از خیلی از جهات یک سر و گردن از افتضاح دیوید آیر بالاتر بود و همان فیلمی بود که طرفداران DC مدت ها انتظارش را می کشیدند.

پس از The Suicide Squad… 

اما با تمام این اوصاف، سوالی ذهن طرفداران را به خود جلب کرده بود. جایگاه جیمز گان پس از این، در جهان سینمایی DC چگونه خواهد بود؟ بدیهی بود که اگر حضورش در DCEU بخواهد موقتی باشد، وارنر به معنای واقعی کلمه حماقت کرده است! خوشبختانه  این پایان کار James Gunn در وارنر نبود. در واقع گان بلکه با عرضه یک اسپین آف از یکی از کاراکتر های کلیدی ریبوت TSS،  حسابی همه ی ما را غافلگیر کرد. (به هر حال اکثریت انتظار چنین چیزی را برای هارلی کویین یا حتی بلاد اسپورت داشتیم.) در واقع جیمز گان خود را باری دیگر به عنوان یک تندیس گر در سینمای ابرقهرمانی ثابت کرد. سنگ تراشی که کاراکتر های مهجوری مثل Peacemaker را می گیرد و آنها را تبدیل به شخصیت های محبوب و دوست داشتنی می کند.

نقد و بررسی فیلم The Suicide Squad | اثری جذاب از جیمزگان

در ادامه به سراغ بررسی سریال Peacemaker می رویم.

احمق و احمق تر، سریال Peacemaker

بررسی سریال Peacemaker

نیمه روشن تر یک ضد قهرمان!

مهمترین نکته ای که قبل از  تماشای Peacemaker باید بدانید این هست که این 8 قسمت، بخشی از شخصیت پردازی کریستوفر اسمیت را به ما نشان می دهد . ما در جوخه خودکشی، با بخشی از افکار مریض صلح طلب و همچنین مهارت بی نظیرش به عنوان یک ماشین کشتار آشنا شده بودیم. اما در این سریال، آنچنان خبری از این دو خصلت کریستوفر نیست؛ حداقل تا 5 قسمت آغازین سریال.

در واقع بخش مهمی از نیمه اول Peacemaker به واکاوی ریشه های شخصیتی اسمیت اختصاص دارد. این که چه کسانی و چه اتفاقاتی در تبدیل شدن کریستوفر به چنین قاتل بی رحمی نقش داشتند. به همین منظور، ریتم و سرعت داستان در ابتدا کمی کند است. به لطف بازی بسیار خوب جان سینا و این ریتم آرام، با لایه های جدیدی از صلح طلب آشنا می شویم. در نتیجه بهتر می توانیم با این شخصیت همذات پنداری کنیم. شخصی که پشت صورت سنگی و عضلات ورزیده اش، کودکی آسیب پذیر است. کودکی که می خواهد انتظارات پدری که با تمام نفرتش، هنوز هم در گوشه قلبش فضایی را برای پسرش نگه داشته را برآورده سازد. در واقع، به همان اندازه که The Suicide Squad ما را با Peacemaker آشنا ساخته است، این سریال کریستوفر اسمیت را به ما معرفی میکند.

این گروه تقریبا دوست داشتنی!!

اما دلیل دیگر این آرام سوز بودن Peacemaker، دادن فرصت به دیگر کاراکتر ها برای داشتن یک شخصیت پردازی خوب برای آنهاست. برخی از آنها مثل ویجیلنتی، جودومستر و Eagly به سرعت در دل مخاطب جا باز می کنند. در کنار آن هم متاسفانه برخی هم مثل دانیل بروکس، نچسب و صرفا برای ترند این روزهای رسانه ها، یعنی LGBT هستند. با این حال، جیمز گان در طی 8 اپیزود اینقدر کاراکتر دوست داشتنی را به ما نشان می دهد تا بتوانیم تا حدی چنین نقطه ضعفی را تحمل کنیم. مخصوصا سه قسمت پایانی که به خوبی با زمینه چینی درست، روند کند اوایل داستان را برایمان حسابی جبران می کنند.

تیغه ای دولبه!

حدس این حقیقت آنقدر سخت نیست که یکی از مهمترین دلایل همکاری James Gunn با وارنر، داشتن آزادی عمل به مراتب بیشتر در مقایسه با حضورش در دیزنی است. مصداق بارز این قضیه، نمایش خشونت افسارگسیخته و درجه سنی بزرگسال در The Suicide Squad بود که از قضا یکی از مهمترین برگ های برنده آن هم به حساب می آمد. اما در حالی که فکر می کردیم که دیگر این آخرش است، جیمز گان پایش را حتی از اینی که هست فراتر گذاشته و ظاهرا هر عقده که از محدودیت های گذشته اش داشته را در Peacemaker بر سر تماشاچیان بمباران می کند!

مصداق بارز چنین چیزی، شوخی های رگباری گان هست. گان این بار از شوخی ها و سکانس های +18 به کرات استفاده کرده است.  متاسفانه بر خلاف قدیم، کمیت فدای کیفیت این شوخی ها شده است. این شوخی ها دو ضعف عمده دارند. اول آن که این شوخی ها یکی در میان می گیرند. از سوی دیگر، برخی از آنها با تکرار بیش از حد، دیگر آن اثرگذاری گذشته را ندارند. البته که این آزادی عمل تنها شامل جک های جنسی نشده و مسائلی مانند نژادپرستی و تمایلات اقلیت را در این سریال شاهدیم. چنین مواردی به ندرت در مدیوم ابر قهرمانی به کار می روند.

ببینیم یا نه؟!

Peacemaker به هیچ عنوان بی نقص نیست! اما دقیقا همان امضای همیشگی آثار جیمز گان را با خود به همراه دارد.  امضایی که آن را به راحتی یک سر وگردن از آثار اخیر CW متمایز می کند. اول آنکه همان دیوانگی خاص گان را در دل خود دارد(به تیتراژ خلاقانه سریال رجوع کنید!). ثانیا او برخلاف زک اسنایدر ها و جاس ویدون ها می داند که چه زمانی دست از جدی بودن بردارد و چه زمانی با کنار گذاشتن موسیقی های دیوانه وار راک و نشاندن جان سینا پای پیانو، احساسات را در دل بینندگان به بازی بگیرد.

امثال جیمز گان و مت ریوز ،کسانی هستند که وارنر برای رقابت با دنیای سینمایی مارول به آنها نیازمند است. بهتر است قدر آنها را بداند و به درستی از این مهره های کلیدی استفاده کند…

این هم از بررسی سریال Peacemaker. نظر شما دوستان ویولت گیمرزی در مورد این سریال چه می باشد؟ آیا از این سریال راضی بوده اید؟ خوشحال میشویم اگر نظرتان را با ما و دیگر دوستان ویولت گیمرزی به اشتراک بگذارید.

دیگر مطالب

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments