تیترسینمانقد فیلم و سریال
داغ

بررسی سریال Moon Knight

سینمای ابر قهرمانی در ابتدای راه خود، صرفا حکم ماشین چاپ دلار و ایجاد ساعاتی سرگرم‌کننده را برای بینندگان داشتند. ولی به مرور زمان، سم ریمی ها و نولان ها متوجه پتانسیل عظیم اینگونه فیلم ها شدند. آنها فهمیدند که سینمای ابرقهرمانی می تواند بیشتر از وسیله خالی کردن بسته های پفک و پاپ کورن باشند.

زمانی که تایید شد که سریالی بر اساس شخصیت Moon Knight در حال ساخت است، حسی دوگانه به آن ایجاد شده بود. از طرفی وجه چند شخصیتی بودن این کاراکتر، پتانسیل زیادی را بر خلق یک درام روانشناختی عالی ایجاد می کند. اما نگرانی اصلی این بود که نکند کلیشه های رایج MCU، مانعی برای بسته شدن دست سازندگان این مینی سریال شود.

بررسی سریال Moon Knight جایی است که مشخص می شود آیا امیدواری هایمان به نگرانی هایمان می چربد یا خیر.

قبل از شروع بررسی فیلم Moon Knight باید بدانید که این مقاله در بخش هایی از خود دارای اسپویل های داستانی است. لذا کسانی که تا کنون فیلم را ندیده اند، در مطالعه این نقد و بررسی دقت کافی را به خرج دهند.

نقد سریال Loki | بهترین سریال MCU

یک دنیای مستقل که به موقع خودش را جدی می گیرد!

اینجا خبری از اشاره های گاه و بی گاه به انتقام جویان یا شوخی های گاه و بی گاه نیست. دنیاپردازی Moon Knight به لحاظ مستقل بودن حتی در جایگاه بالاتری نسبت به امثال جسیکا جونز و Daredevil قرار می گیرد که این خبر بسیار خوبی است. چرا که کمرنگ بودن فن سرویس ها نشان دهنده ارجحیت کیفیت به کمیت هست و خود سریال برای موفقیت آنقدری دست پر هست که از ریسمان شهرت بقیه نخواهد بالا برود. امیدوارم که این استقلال ادامه دار باشد. زیرا تاریکی شوالیه ماه با ذات رنگارنگ MCU همان اندازه نامانوس است که آش رشته با بستنی!!

مرد سه چهره ، بانوی مصری و راهب دیوانه!!

رسیدیم به برگ برنده سریال و همچنین یکی از بهترین انتخاب های  نقش آفرینی مارول. زمانی که تایید شد اسکار آیزاک قرار است لباس شوالیه ماه را بر تن کند، در ابتدای کار عده ای نسبت به سن و سال نسبتا بالایش اظهار نگرانی کردند. ولی به محض انتشار اولین تریلر، تمام آن نگرانی ها به خوشحالی بدل شد.آیزاک سطحی از بازیگری را در Moon Knight به نمایش می گذارد که تاکنون در MCU کم سابقه بوده است.(اگر نگوییم که بی سابقه است!!) از توجه به زبان بدن و حتی لهجه های متفاوت دو کاراکتر استیون گرانت و مارک اسپکتور که به زیبایی این دو شخص را از هم متمایز می ساخت تا جزییاتی از این قبیل، همگی آیزاک را از چهره های لایق دریافت جایزه امی می کنند که برای یک سریال مارولی، دستاورد مهمی به شمار می رود.

بعضی از افراد را هیچ جوره نمی توان در نقش مثبت تصور کرد! ایثن هاوک مصداق بارز چنین بازیگرانی است. مخصوصا که امسال با The Black Phone و The Northman به معنای کلمه هتریک کرده است. با این حال اینطور به نظر می رسد که هاوک آن کاریزمای مورد نیاز برای آرتور هارو را دارا نیست و می توانست شخصیت پردازی بهتری داشته باشد.

در آخر هم باید به می قلماوی اشاره کرد. انتخاب او برای نقش همسر مارک یکی از نکات مثبت سریال است. زیرا نه تنها شیمی ملموسی را با اسکار آیزاک به نمایش می گذارد، بلکه ملیت مصری او به باورپذیر تر شدن این ارتباط کمک شایانی کرده است.

مورد انتظار ترین فیلم های تابستان 2021؛ از Black widow تا Free guy

امان از دیزنی…!!

پیشتر در بررسی سریال Moon Knight اشاره کردم که سنگینی سایه دیزنی بر سر دنیای سینمایی مارول نگران کنندست. متأسفانه سریال Moon Knight با تمامی نقاط قوت خود، از گزند این سایه سرد و تاریک در امان نبوده است.

1.تعداد کم اپیزود ها نسبت به پتانسیل داستان و شخصیت ها.

اولین مورد مربوط به چارچوب و قسمت بندی این سریال است. نمی دانم چه کسی این سنت غلط را پایه‌گذاری کرده که سریال های فصلی باید 6 یا نهایتا 8 قسمتی باشد؟! تعداد کم اپیزود های Moon Knight و مدت زمان محدود هر یک از آنها نه تنها موجب کم رنگ تر شدن حضور Moon Knight و مستر نایت نسبت به مارک و استیون شده، بلکه روایت برخی از بخش های مهم سریال را عجولانه و سرسری می کند.

2.قربانی شدن جیک لاکلی!

مورد دوم به محافظه کاری دیزنی در قبال شخصیت جیک لاکلی  بر می گردد. از آنجایی که جیک شخصیتی به مراتب خشن تر و مرگبارتر از ابعاد دیگر مارک دارد، دیزنی از ترس بالا رفتن درجه سنی سریال، بخش های مربوط به کشت و کشتار های او را با یک کات ناگهانی اسکیپ می کند. البته این تکنیک در اوایل سریال تازگی دارد و در ایجاد یک جو معماگونه نقش مثبتی دارد. ولی مشکل زمانی خود را نشان می دهد که در بخش هایی که حضور او واجب هست(مثل نبرد آخر شوالیه ماه)، تکرار چنین عملی واقعا توهین آمیز است.

3.سقوط ناگهانی بعد کیفی سریال

مورد آخر آفتی است که قبلا در فیلم شانگ چی و افسانه 10 حلقه هم خود را نشان داد. هرچه Moon Knight در اوایل خود سعی می کند که متفاوت و متمایز باشد، پایانش تا حد زیادی نا امید کننده می شود. باورش سخت است که پس از اپیزود بی نظیر پنجم که تنه به تنه امثال  Mr.Robot می زند و از قسمت دوم زمینه چینی درستی را آغاز می کند، با قسمت ششمی رو به رو شویم که اسیر زرق و برق بیش از اندازه، عجله در داستانگویی و فیمنیست بازی های بیهوده می شود. البته که در اپیزود دوم هم شاهد کمی افت داستانی بودیم. ولی این افت اصلا و ابدا به اندازه قسمت 5و6 فاحش نبود.

هرچند اپیزود ششم خالی از لحظات خوب نیست. صحنه پس از تیتراژ Moon Knight بالاخره آن چیزی که در طول شش قسمت منتظرش بودیم را نشانمان می دهد و به نوعی با زبان بی زبانی، فصل دوم سریال را هم تایید می کند.

گم گشته ای که جای خالیش احساس می شد!!

سریال Moon Knight با تمام نقص هایش همان گوهر گرانبهایی است که نبودش مدت ها در MCU حس می شد. اثری که علاوه بر داشتن حرفهایی فراتر از ژانر خود، شخصیت پردازی را شاکله اصلی خودش قرار دهد.

الان که دارم بررسی سریال Moon Knight را به پایان می رسانم، فصل دوم آن نیز تایید شده است. باید دید آیا ساخته محمد دیاب در ادامه می تواند ضعف های فصل نخست را بر طرف کند یا که خیر.

دیگر مطالب

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments